به عنوان یک انسان، دانش و بینش ویژگیهای بسیار زیبایی هستند که باید برای داشتن یک زندگی عالی از آن برخوردار باشید.
مطمئناً شما با این کلمات آشنا هستید؛ زیرا هزاران بار هنگام گوش دادن به صحبتهای دیگران یا در کتابهایی که خواندهاید، آنها را شنیدهاید؛ اما آشنا بودن با چیزی لزوماً به این معنی نیست که دقیقاً میدانید آن چیست.
این کلمات در واقع از جهاتی به هم مرتبط هستند؛ اما اصلا مترادف یکدیگر نیستند و شما نمیتوانید آنها را به جای یکدیگر استفاده کنید.
در این مقاله به بررسی مفاهیم بینش و دانش در کسب و کار و تفاوت بینش و دانش در کسب و کار خواهیم پرداخت.
1# بینش در کسب و کار چیست؟
اصطلاح بینش به معنای درک و ادراک است.
این کلمه، دارای معانی متعددی است که با توجه به رشته تحصیلی، متفاوت است.
کلمه بینش در دنیای تجارت بسیار رایج است، به ویژه در:
مفهوم بازاریابی این اصطلاح خیلی از معنای اصلی آن دور نمیشود؛ زیرا انواع مختلفی از بینش وجود دارد.
بینش در کسب و کار اساساً دانش بازاریابی است.
با این حال، هر نوع دانش یا چیزی نیست که در خارج از محیط کسب و کار، ما میتوانیم با دانش خود درک کنیم.
در کسب و کار، بینش مسئله ای است که ارزش میافزاید و در مسیر ایجاد یا بهبود کالا یا خدمتی است.
یک سازمان، زمانی بینش دارد که اطلاعات ارزشمندی داشته باشد که به سازمانها اجازه میدهد اطلاعاتی تولید کنند و بفهمند چه اتفاقی در حال رخ دادن است، چرا و چگونه چیزی را میتوان حل کرد یا آن را بهبود بخشید.
البته، بینش از تحقیقات و امروزه عمدتاً از تجزیه و تحلیل دادهها به دست میآید.
با این حال، دادهها یک بینش نیستند؛ از دادهها میتوانیم بینشهایی را از طریق موارد زیر به دست آوریم:
- تجزیه و تحلیل دادهها
- زمینه سازیها
- غنی سازیها
- و مواردی از این قبیل
تنها با تبدیل دادهها به بینش، سازمانها قادر به انجام فرآیندهای تبدیلِ داده محور هستند.
برای این که دادهها بینشی باشند، باید حداقل شرایط زیر را برآورده کنند:
- اطلاعات مفید و کاربردی برای فعالیت تجاری ارائه دهند.
- در فرآیند تصمیم گیری کمک کنند.
- راهبردها یا اقدامات را هدایت کنند.
- به حل یک مشکل، اجتناب از آن یا بهبود برخی از جنبه های کسب و کار کمک کنند.
1-1# انواع بینش در کسب و کار
انواع بینش در کسب و کار را در ادامه بررسی خواهیم کرد.
1) بینش مخاطب
سؤالاتی که باید هنگام تحقیق در این بخش بپرسید به درک موارد زیر مربوط میشود:
- مخاطبان
- نیازها
- علایق
- خواستههای آنها
- سطح درک
- و درک نحوه خرید آنها
در این حالت، شما میخواهید بیشتر از آنچه آنها انجام میدهند، اطلاعات کسب کنید، همچنین میخواهید در مورد چرایی آن بدانید.
با این حال، از کسب اطلاعات جمعیت شناختی خودداری کنید.
شما میخواهید اطلاعات روانشناختی را جمع آوری کنید، مانند:
- رفتارها و نگرشها
- نیازها، خواستهها و اهداف
- سطح درک
- برندهای مورد علاقه مصرف کنندگان
- علایق
- انگیزهها
2) بینش رقابتی
در این بخش، زمانی که در حال تعریف رقابت هستید، باید توری پهن تری پرتاب کنید.
بسته به آنچه که میخواهید، انجام دهید و به منظور جلب توجه مخاطبان با رقبای دسته بندی شده خود بسیار بیشتر رقابت خواهید کرد.
به عنوان مثال، اگر به دنبال یک استراتژی محتوا هستید، ممکن است بخواهید نشریاتی را که مخاطبان میخوانند، اضافه کنید.
وقتی صحبت از رقبا به میان میآید، به آنچه که آنها انجام میدهند، نگاه کنید: درست یا غلط.
مردم به چه مواردی پاسخ میدهند و چه چیزهایی نیستند؛ اما شما به دنبال تبدیل شدن به یک کپی نیستید.
شما باید از رقبا یاد بگیرید؛ اما باید از این تحقیق برای کشف زاویه منحصر به فرد خود استفاده کنید.
مسابقه چه چیزی کم دارد؟ از تجزیه و تحلیل شکاف و همچنین تجزیه و تحلیل SWOT (نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها) استفاده کنید تا دادهها را جمع آوری کنیدو یک تصویر فوری از جایی که باید بازی کنید، به دست آورید.
3) بینش فرهنگی
فرهنگ اطراف مخاطبان و رقبای شما نیز میتواند به طرز باورنکردنیای روشنگرانه باشد.
شما از طریق بینش مخاطبان خود به فرهنگ سرنخ خواهید رسید؛ اما موارد کلیدی که ممکن است به دنبال آن باشید، عبارت اند از:
- افراد مشهور یا تأثیرگذار در این فرهنگ چه کسانی هستند؟
- از چه زبانی (خودی، عامیانه و مواردی از این قبیل) استفاده میشود؟
- روندها و رفتارهای نوظهور کدام اند؟
درک فرهنگ، شما را به بینشهای عمیقتری هدایت خواهد کرد که واقعاً احساس میکنید با مخاطب صحبت میکنند.
2-1# مزایای بینش در کسب و کار
استفاده از بینش تجاری مزایای متعددی را برای سازمانهایی که برای موفقیت تلاش میکنند، دارد:
- این بینشها، درک روشنی از رفتار، ترجیحات و نیازهای مشتری ارائه میدهند و سازمانها میتوانند محصولات و خدمات خود را متناسب با آن تنظیم کنند و رضایت و وفاداری مشتریان را افزایش دهند.
به عنوان مثال، یک شرکت خرده فروشی میتواند تاریخچه خرید مشتری را برای شناسایی محصولات و روندهای محبوب تجزیه و تحلیل کند.
با کسب این بینش، آنها میتوانند موجودی و استراتژیهای بازاریابی خود را برای برآورده کردن خواستههای مشتری تنظیم کنند و در نتیجه فروش و رضایت مشتری را افزایش دهند.
- بینش تجاری با ارائه اطلاعات دقیق و مرتبط، تصمیمگیریهای بهتر را آسان میکند.
با تجزیه و تحلیل دادهها و شناسایی همبستگیها، سازمانها میتوانند انتخابهای آگاهانهای داشته باشند که عملیات را بهینه میکند، کارایی را افزایش میدهد و باعث رشد میشود.
به عنوان مثال، یک شرکت تولیدی میتواند دادههای تولید را برای شناسایی تنگناها و ناکارآمدیها در فرآیند تولید خود تجزیه و تحلیل کند.
با این بینش، آنها میتوانند بهبود فرآیندها را پیاده سازی کنند و عملیات را ساده سازی کنند که منجر به صرفه جویی در هزینه و افزایش بهره وری کار میشود.
- با استفاده از بینش تجاری، سازمانها میتوانند از رقبا جلوتر بمانند. با نظارت مداوم بر روند بازار، طرز فکر مشتری و تحولات صنعت، سازمانها میتوانند به شکلی فعال، فرصتها را شناسایی کنند و استراتژیهای مورد نظر خود را برای حفظ ارتباط در چشم انداز کسب و کار در حال تحول، تطبیق دهند.
به عنوان مثال، یک شرکت فناوری میتواند دادههای بازار را برای شناسایی روند نوظهور و ترجیحات مصرف کننده تجزیه و تحلیل کند.
با مسلح شدن به این بینش، آنها میتوانند محصولات و خدمات نوآورانه را توسعه دهند که نیازهای در حال تحول بازار هدف را برآورده کند و مزیت رقابتی به دست آورد.
3-1# معایب بینش در کسب و کار
در حالی که بینش تجاری مزایای متعددی دارد، ممکن است گمراه کننده یا نادرست باشد.
یکی از معایب احتمالی آن، وابسته شدن به دادههای دقیق و جامع است.
اگر دادههای مورد استفاده در تجزیه و تحلیل، ناقص یا نادرست باشند، بینش به دست آمده ممکن است گمراه کننده یا نادرست باشد.
سازمانها، باید روی شیوههای مدیریت کیفیت داده سرمایه گذاری کنند تا از صحت و قابلیت اطمینان دادههای خود، اطمینان حاصل کنند که شامل اجرای فرآیندهای اعتبارسنجی دادهها، تکنیکهای پاکسازی داده و چارچوبهای حاکمیت داده برای حفظ یکپارچگی دادهها است.
علاوه بر این، پیچیدگی تجزیه و تحلیل داده میتواند برای سازمانهایی که تخصص یا ابزار لازم را در اختیار ندارند، چالشی ایجاد کند.
تجزیه و تحلیل دادهها به متخصصان ماهری نیاز دارد که بتوانند به گونهای مؤثر دادهها را تفسیر کنند و بینش معناداری را به دست آورند.
بدون دانش و منابع مناسب، سازمانها ممکن است برای استفاده از پتانسیل کامل خود تلاش کنند.
سازمانها میتوانند با سرمایه گذاری در برنامههای سواد دادهای و ارائه آموزشهای لازم به کارکنان خود، این چالش را برطرف کنند.
با تجهیز نیروی کار خود به مهارتها و ابزار لازم، سازمانها میتوانند از دادههای خود بهگونهای مؤثر استفاده کنند و بینش ارزشمندی را به دست آورند.
2# دانش در کسب و کار چیست؟
استفاده از دانش در کسب و کار لزوماً به این معنا نیست که سازمانی، محصولات و خدمات هوشمندانه جدید را بیابد یا راههای مبتکرانه جدیدی برای فروش آنها ابداع کند؛ بلکه خیلی سادهتر است.
دانش مفید و مهم از قبل در کسب و کار شما وجود دارد و میتوان آن را در موارد زیر مشاهده کرد:
- تجربه کارمندان
- طرحها و فرآیندهای مربوط به کالاها و خدمات
- فایلهای اسناد (چه به صورت دیجیتالی، چه روی کاغذ یا هر دو)
- برنامههای سازمان برای فعالیتهای آینده، مانند ایدههایی برای محصولات یا خدمات جدید
چالش استفاده از این دانش به شیوه ای منسجم و سازنده خواهد بود.
دانش در کسب و کار یک دارایی استراتژیک مهم است و مجموعه ای از:
- مهارتها
- تجربیات
- قابلیتها
- بینش
است که فرد یا سازمان به صورت جمعی در کسب و کار خود ایجاد و بر آن تکیه میکنند.
این امر بر تمامی فعالیتهای داخلی و جانبی کسب و کار شما تأثیر میگذارد.
1-2# انواع دانش کسب و کار
دانش میتواند به اشکال مختلفی وجود داشته باشد؛ اما معمولاً در یکی از سه دسته اصلی زیر قرار میگیرد که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
1) دانش ضمنی
این نوع از دانش، مهارتهای شخصی است که ریشه در تجربه یا تمرین فرد یا سازمان دارد. (مثلا حس زیبایی شناختی یا شهود)
نوشتن، تجسم یا انتقال دانش ضمنی دشوار است.
2) دانش صریح
این نوع از دانش، موارد مفصلی است که در موارد زیر ثبت شده است:
- اسناد
- یادداشتها
- پایگاههای داده
- و مواردی از این قبیل
ذخیره، توزیع و ارتباط دانش صریح این نوع از دانش، آسان است.
3) دانش تعبیه شده
این نوع از دانش شامل مهارتها و ادراکی است که در موارد زیر در هم تنیده شدهاند:
- فرآیندها
- محصولات
- قوانین
- یا فرهنگ سازمانی
دانش، میتواند به افراد یا گروههایی در کسب و کار تعلق داشته یا در سطح سازمانی وجود داشته باشد.
همچنین میتوان آن را با سازمانهای مختلف به اشتراک گذاشت.
علاوه بر این، میتوانید دانش کسب و کار را در بسیاری از زمینهها و شایستگیهای سازمانی از مدیریت مالی و حاکمیت سازمانی گرفته تا تحلیل بازار، برنامه ریزی استراتژیک و منابع انسانی به کار ببرد.
2-2# مزایای دانش در کسب و کار
مزایای دانش در تجارت عبارت اند از:
- پایهای برای یادگیری و توسعه مهارت فراهم میکند.
- توانایی حل مسئله را تقویت میکند.
- ارتباط مؤثر و به اشتراک گذاری اطلاعات را تسهیل میکند.
- امکان تخصص در زمینهها یا رشتههای خاص را فراهم میکند.
- افراد را برای تصمیم گیری آگاهانه توانمند میکند.
- اعتماد به نفس و خودآگاهی را افزایش میدهد.
- فرصتهایی را برای رشد شخصی و حرفه ای باز میکند.
- تفکر انتقادی و مهارتهای تحلیلی را تقویت میکند.
- نوآوری و خلاقیت را تسهیل میکند.
- احساس قدرت و استقلال میدهد.
3-2# معایب دانش در کسب و کار
علاوه بر مزایایی که استفاده از دانش در کسب و کارها دارد، ممکن است معایبی نیز به دنبال داشته باشد که به صورت زیر هستند:
- دانش ممکن است محدود و مشمول سوگیری باشد.
- اتکای بیش از حد به دانش ممکن است به دیدگاهی محدود منجر شود.
- کسب دانش، نیازمند زمان، تلاش و منابع کافی است.
- استفاده از دانش ناقص یا قدیمی ممکن است، منجر به کسب اطلاعات نادرست شود.
- دانش بیش از حد بدون کاربرد میتواند، منجر به ایجاد رکود در کسب و کار شود.
- دانش به تنهایی ضامن مدیریت یا قضاوت خوب نیست.
- جستجوی دانش ممکن است به کسب اطلاعات بیش از حد منجر شود.
- دانش، بدون در نظر گرفتن ملاحظات اخلاقی میتواند، مضر باشد.
- دانش را میتوان بدون تقویت مداوم از دست داد یا فراموش کرد.
- کسب دانش ممکن است، منجر به تکبر فکری شود.
3# تفاوت دانش و بینش
تفاوت دانش و بینش بسیار عمیق است.
دانش، داده ای است که از قبل وجود دارد، بنابراین دانش یک فلش است که به گذشته اشاره میکند؛ اما بینش راه را به سوی آینده باز میکند.
بینش دیدگاهی را به شخص و سپس به جهان منتقل میکند که قبلاً مشاهده نشده بود.
در لحظه ای از کشف واقعی بینش، دانشِ موجود اما ناهمگون را به یک وحدت منسجم تبدیل میکند.
تفاوت دانش و بینش به صورت زیر است:
- دانش اطلاعات و حقایقی است که شما از طریق تجربه و آموزش جمع آوری میکنید.
در حالی که بینش توانایی شما برای هماهنگی با چیزی یا شخصی است که به راحتی میتوانید مسائل عمیقی در مورد آنها بدانید. - برای به دست آوردن دانش، باید:
- بخوانید.
- گوش کنید.
- ببینید.
- تجربه کنید.
- و با مسائل خاصی آشنا شوید.
برای به دست آوردن بینش، باید هم دانش و هم خرد داشته باشید.
- دانش به شما کمک میکند، باهوشتر و با استعدادتر شوید.
در حالی که بینش به شما کمک خواهد کرد تا اعتماد به نفس بیشتری به دست آورید. - دانش، یک امر سطحی است.
این اصطلاح، تنها شامل چند واقعیت است که در حافظه خود نگه میدارید و مسئله عمیقی نیست.
در حالی که بینش بسیار عمیق تر از آن است و در اعماق وجودی شما ساکن است.
وقتی لامپی در سر شما روشن میشود، لازم نیست قبل از اقدام به آن، مسئله ای را محاسبه کنید. - هر کسی میتواند دانش را به دست بیاورد؛ اما هرکسی نمی تواند با انتخاب انجام کاری که با در نظر گرفتن دانش درست است، خرد به دست آورد.
در این صورت حتی تعداد کمتری از افراد را میتوان به عنوان افراد بصیر توصیف کرد.
یک فرد میتواند عاقل باشد و هنوز روش عمیق و شهودی درک موقعیتها و افراد را از دست بدهد.
1-3# نقش تفاوت دانش و بینش در تجارت
تصمیمات مبتنی بر دانش، دادههای متنی (اطلاعات) را به سطح بعدی میبرد.
این تصمیمات دقیقتر و هدفمندتر هستند؛ زیرا از دادههای ساختاریافته و سازمانیافته برای شناسایی روندها و الگوهای خاص استفاده میکنند.
تصمیمات مبتنی بر دانش اغلب شامل تنظیمات تاکتیکی و بهبودهای عملیاتی است.
تصمیمات بینش محور، اوج سلسله مراتب تصمیمگیری هستند.
این تصمیمات استراتژیک و آینده نگر هستند و با بینش عمیقی که روندهای اساسی و روابط عِلّی را آشکار میکند، آگاه میشوند.
تصمیمات بینش محور به کسب و کارها کمک میکنند تا تغییرات بازار را پیش بینی کنند، استراتژیها را بهینه کنند و به مزیتهای رقابتی دست یابند.
جدول تفاوت دانش و بینش
تفاوت دانش و بینش را در جدول زیر مشاهد کنید:
بینش | دانش |
آینده و متحولگر | گذشته و افزودنی |
اضطراری | تجمعی |
آنی | افزایشی |
مبتنی بر رویا و خیال پردازی | مبتنی بر مهارت |
هسته ای | موضوعی |
چرایی | چگونگی |
ایجاد مرزهای جدید | محصور داخل مرزها |
مبتنی بر فهم عمیق | مبتنی بریادداشتها |
تکاملی | شرایط موجود |
اصلی | تکراری |
2-3# مثالهایی از تفاوت دانش و بینش در کسب و کار
در این بخش به بیان مثالهایی در رابطه با تفاوت دانش و بینش خواهیم پرداخت:
- دانش: شما میدانید که مشکلی در کسب و کار وجود دارد و چندین راه وجود دارد که با استفاده از آنها میتوان این مشکلات را حل کرد.
بینش: شما درک عمیق تر و بهتری از این که چگونه مشکل یا راه حل بر روی مسائل مختلف تأثیر میگذارد، دارید. شما میدانید که راه حل مذبور را ادامه خواهید داد یا خیر.
- دانش: شما در کسب و کار خود خوشحال نیستید و رضایت کافی را ندارید.
بنابراین شما با خواندن کتابهایی در این زمینه اطلاعات لازم را در مورد چگونگی رهایی از این مشکل به دست خواهید آورد.
در این حالت، راههای حل مشکل را میدانید؛ اما هنوز خوشحال نیستید و رضایت کافی ندارید.
بینش: شما یکی از کارهایی را که در کسب و کار خود دوست دارید، یکشنبه عصر انجام میدهید و ناگهان متوجه میشوید که رضایت یک امر ظاهری نیست.
متوجه میشوید که دیگران مسئول شاد کردن و ایجاد احساس رضایت در شما نیستند و سپس کسب و کار شما حتی بهتر میشود.
اکنون با توجه به مواردی که به تازگی متوجه شدهاید، نسبت به کسب و کار و زندگی خود اطمینان بیشتری دارید.
- دانش: به نظر میرسد قرار است معامله ای نامطمئن انجام دهید.
چندین گزینه پیش روی شما گذاشته شده است.
کدام یک سبب پیشرفت سریعتر در سازمان خواهد شد؟
بینش: عدم اطمینان لازم، منجر به آسیبهای زیادی میشود.
افراد زیادی بیکار خواهند شد، ممکن است سازمان ورشکست شود، آیا ما واقعاً میخواهیم این معامله را انجام دهیم؟ راه دیگری برای حل این مشکل وجود دارد؟
4# تبدیل دانش به بینش
مشاهده گاه به گاه از طریق تحقیقات کاربر و صرف دانستن، کافی نیست.
تعریف بینش مصرف کننده عبارت است از مهارتی که فرد مذبور برای دستیابی به خلاقیت، پشتکار و تفکر عمیق نیاز دارد.
با ارزش ترین بینشها از دقت و تجزیه و تحلیل دقیق برای تبدیل مقادیر زیادی از دادهها به یافتههای مختصر و قانع کننده به دست میآید.
سازمانهایی که در حال برنامه ریزی برای پیاده سازی بینشها به عنوان بستری برای رشد ارگانیک هستند، نیازمند فرآیندهای مقیاس پذیر و قابل تکرار هستند تا در سازمان با نتایج بلندمدت و قابل پیش بینی همگام شوند.
از مواردی که در بینش مکتوب وجود دارد با استفاده از پنج اصل اساسی آن برای تبدیل دادههای به دست آمده از تحقیق یا همان دانش به بینشی عملی برای الهام بخشیدن به ایدههای جدید به منظور توسعه محصول و خدمات خود استفاده کنید.
نظرتون درباره این مقاله چیه؟
ما رو راهنمایی کنید تا اون رو کامل تر کنیم و نواقصش رو رفع کنیم.
توی بخش دیدگاه ها منتظر پیشنهادهای فوق العاده شما هستیم.