ادراک، موضوع اصلی روانشناسی عمومی است که معمولا دیدگاهی تجربه گرایانه از فرآیندهای روانشناختی را عمدتا در روانشناسی شناختی معرفی میکند.
در این حالت، فرد در محیطی تصور میشود که از طریق آن محرکها را دریافت کرده، آنها را پردازش میکند و به آنها واکنش نشان میدهد.
این دیدگاه آنقدر طبیعی به نظر میرسد که به سختی مورد تردید قرار میگیرد.
با این حال، پیش شرط ها، پیامدها و موارد مشکل ساز دارد که کل مدل سازی فرآیندهای شناختی انسان را مخدوش میکند.
در این مقاله به بررسی موارد زیر خواهیم پرداخت:
- ادراک چیست؟
- جوانب کلیدی ادراک چیست؟
- انواع ادراک
- اصول ادراک چیست؟
- فرآیند ادراک
- عوامل مؤثر بر ادراک چیست؟
1# ادراک چیست؟
ادراک، فرآیند یا نتیجه آگاهی از اشیا، روابط و رویدادها از طریق حواس بوده که شامل فعالیتهایی مانند تشخیص، مشاهده و تمایز است.
این فعالیتها ارگانیسمها را قادر میسازد تا محرکهای دریافتی را به دانش معنادار سازماندهی و تفسیر کرده و به شیوهای هماهنگ عمل کنند.
ادراک در روانشناسی را میتوان به عنوان تجربه حسی تعریف کرد که شامل نحوه تشخیص و تفسیر اطلاعات حسی فرد میشود.
ادراک همچنین، شامل نحوه واکنش فرد به محرکها نیز میشود.
ادراک شامل این حواس است:
- بینایی
- لامسه
- صدا
- بویایی
- چشایی
- حس عمقی
این موارد، همه حواسی هستند که فرد برای درک محیط اطراف و پاسخ به خواستههای آن به دست میآورد.
به صورت کلی در شکل گیری ادراک چند مرحله وجود دارد؛ یک محرک خارجی برای اندامهای حسی وجود دارد تا مثلاً پارس سگ را تشخیص دهد.
در این مثال، گوشها مسئول تشخیص محرک خواهند بود.
محرک مورد نظر از شکل اطلاعات شنوایی به صورت سیگنالهای عصبی تبدیل میشود.
داخل مغز، فرد آن را به عنوان پارس سگ تشخیص میدهد.
سپس با توجه به دانش و تجربه فرد در مورد پارس سگ، پاسخ مناسبی را به موقعیت انجام میدهند.
اگر فرد از سگها میترسد، ممکن است تصمیم بگیرد که به سرعت محیط را ترک کند یا از آن دور بماند.
1-1# جنبههای کلیدی ادراک چیست؟
جنبههای کلیدی ادراک عبارت اند از:
- ورودی حسی: ادراک با ورودی حسی آغاز میشود، جایی که اندامهای حسی ما (چشم، گوش، پوست) محرکها را تشخیص میدهند.
- پردازش: مغز اطلاعات حسی دریافتی را پردازش میکند که شامل مراحل مختلفی میشود، از جمله:
- انتخاب: تمرکز بر محرکهای خاص در حالی که دیگران را نادیده میگیرد.
- سازماندهی: ساختار اطلاعات را به الگوهای قابل تشخیص تبدیل میکند.
- تفسیر: دادن معنا به اطلاعات سازمان یافته که اغلب تحت تأثیر دانش، تجربیات و انتظارات قبلی است.
- پردازش از بالا به پایین و پایین به بالا:
-
- پردازش از پایین به بالا: با ورودی حسی شروع شده و تا ادراک نهایی (داده محور) ادامه خواهد داشت.
- پردازش از بالا به پایین: شامل فرآیندهای شناختی سطح بالاتر، مانند انتظارات و دانش قبلی است که بر ادراک تأثیر میگذارد. (مفهوم محور)
- ثبات ادراکی: توانایی درک اشیا به عنوان ثابت و بدون تغییر علیرغم تغییراتی که در ورودی حسی (مثلاً ثبات اندازه، ثبات شکل) وجود دارد.
- توهمات: گاهی اوقات، ادراک میتواند، گمراه کننده باشد و منجر به توهمات یا تفسیر نادرست اطلاعات حسی شود.
به صورت کلی، ادراک یک فرآیند شناختی پیچیده است که نقش مهمی در نحوه تعامل و درک ما از دنیای خود دارد.
2# انواع ادراک
انواع ادراک مستقیم یا راههایی که از طریق آنها میتوانیم دنیای اطراف خود را درک کنیم (یعنی از طریق گیرندههای حسی) شامل هفت حواس بوده که انسان میتواند از آنها برای جمع آوری اطلاعات پیرامون خود استفاده کند.
این اندامها و سیستمهای حسی به ما این امکان را میدهند تا چهرهها را بشناسیم، بوها را متوجه شویم و به محرکهای دیگر پاسخ دهیم.
در ادامه با انواع ادراک آشنا خواهیم شد.
1-2# ادراک بصری
ادراک بصری شامل بینایی و اطلاعات بصری است که از طریق چشم درک میشود و ما را قادر میسازد تا از طریق نشانههای بصری محیط خود را درک و هدایت کنیم.
2-2# ادراک شنیداری
ادراک شنوایی مربوط به صداها یا سیگنالهای شنیداری است که از طریق گوش درک میشوند و به ما این امکان را میدهند که با محرکهای شنیداری در محیط اطراف خود ارتباط برقرار کرده و واکنش نشان دهیم.
3-2# ادراک چشایی
ادراک چشایی به آگاهی از طعم و مزه روی زبان اشاره دارد.
این حس به ما کمک میکند از غذاها و نوشیدنیهای مختلف لذت ببریم و بتوانیم آنها را تشخیص دهیم.
4-2# ادراک بویایی
ادراک بویایی شامل بوییدن از طریق بینی است که نقش مهمی در تشخیص بوها و کمک به حس چشایی دارد.
5-2# ادراک لمسی
ادراک لمسی، آگاهی از احساس روی پوست است.
این حس به ما کمک میکند تا فشار، دما و درد را احساس کنیم و بازخورد ضروری را در مورد محیط اطراف ارائه دهیم.
6-2# حس دهلیزی
حس دهلیزی درک تعادل و حرکت یا انرژی فیزیکی است که به ما کمک میکند، تعادل را حفظ و حرکات را هماهنگ کنیم.
7-2# حس عمقی
حس عمقی، زمینه ادراکی موقعیت بدن در فضا را فراهم میکند و به ما این اجازه را میدهد تا با درک موقعیت نسبی اعضای بدن وظایف را با دقت انجام دهیم.
3# اصول ادراک چیست؟
مغز ما به صورت خودکار سعی میکند، ادراکات را گروه بندی کرده تا به ما در درک و تفسیر دنیای خود کمک کند.
شش اصل اساسی در سیستمهای حسی وجود دارد که ذهن انسان برای سازماندهی آنچه درک کرده، استفاده میکند و عبارت اند از:
- شباهت یا گروه بندی مواردی که شبیه یکدیگر هستند.
اقلام با شکل، اندازه یا رنگ یکسان، بخشهایی از الگوهای درک شده را تشکیل میدهند که به یکدیگر تعلق دارند. - نزدیکی یا گروه بندی اشیا بر اساس میزان نزدیکی فیزیکی به یکدیگر که هر چه آنها به هم نزدیکتر باشند، مغز بیشتر آنها را به عنوان یک گروه شناسایی میکند؛ حتی اگر هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشته باشند.
- تداوم یا تمایل به درک عناصر منفرد و سایر اشیا که به عنوان یک کل به جای مجموعهای از اجزا بیان میشود.
- فراگیر بودن یا درک همه عناصر یک تصویر قبل از تشخیص اجزای آن است.
- بستن یا دیدن یک تصویر جزئی یا مبهم و پر کردن شکافها بین چیزی که فکر میکنید با چیزی که باید وجود داشته باشد.
این توانایی به شخص اجازه میدهد تا با وجود اطلاعات از دست رفته، درک جزئی را نادیده گرفته و موقعیت را به صورت کامل درک کند. - Pragnanz یا تمایل به ساده سازی محرکهای پیچیده به یک الگوی ساده است.
به عنوان مثال استفاده از سیستمهای بصری برای نگاه کردن به یک ساختمان پیچیده و آگاهی از محل در ورودی آن در حالی که بسیاری از ویژگیهای دیگر سازه را ثبت نمیکند.
4# فرآیند ادراک
برای درک بهتر چگونگی آگاهی از محرکهای دنیای اطراف خود، نگاهی به فرآیند ادراک مفید خواهد بود.
این فرآیند برای هر حس تا حدودی متفاوت است.
به عنوان مثال، در رابطه با حس بینایی ما، فرآیند ادراک به این صورت است:
- محرکهای محیطی: جهان پر از محرکهایی است که میتوانند، توجه را به خود جلب کنند.
محرکهای محیطی هر چیزی در محیط اطراف ما است که پتانسیل درک شدن را دارد. - محرک حضوری: محرک حضوری شی خاصی در محیط است که توجه ما بر آن متمرکز است.
- تصویر روی شبکیه: این بخش از فرآیند ادراک شامل عبور نور از قرنیه و مردمک روی عدسی چشم است.
قرنیه به تمرکز نور هنگام ورود کمک کرده و عنبیه اندازه مردمکها را کنترل میکند تا تعیین کند چه مقدار نور باید وارد شود.
قرنیه و عدسی با هم عمل میکنند تا تصویری معکوس را روی شبکیه بتابانند. - انتقال: تصویر روی شبکیه از طریق فرآیندی به نام انتقال به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میشود.
این امر اجازه میدهد تا پیامهای بصری به مغز منتقل شده تا تفسیر شوند. - پردازش عصبی: پس از انتقال، سیگنالهای الکتریکی تحت پردازش عصبی قرار میگیرند.
مسیری که یک سیگنال خاص دنبال میکند به نوع سیگنال آن بستگی دارد. - ادراک: در فرآیند ادراک، فرد شی محرک را در محیط درک میکند.
در این مرحله است که فرد به صورت آگاهانه از محرک آگاه میشود. - شناخت: ادراک فقط شامل آگاهی از محرکها نیست.
همچنین لازم است مغز آنچه را که فرد حس میکند، طبقه بندی و تفسیر کند.
این مرحله به عنوان شناسایی شناخته میشود و توانایی آن، تفسیر و معنا بخشیدن به شی است. - عمل: مرحله عمل، فرآیند ادراک شامل نوعی از فعالیت حرکتی است که در پاسخ به محرک درک شده رخ میدهد که ممکن است شامل یک اقدام مهم باشد، مانند دویدن به سمت فردی که پریشان شده است.
5# عوامل مؤثر بر ادراک چیست؟
چیزی که ادراک را تا حدودی پیچیده میکند، این مسئله است که همه ما مورد مختلف را به صورت یکسان درک نمیکنیم.
یک نفر ممکن است، پریدن سگ در نزدیکی خود را به عنوان یک تهدید درک کند، در حالی که شخص دیگری ممکن است این عمل را به عنوان توله سگی که فقط برای دیدن آنها هیجان زده است، درک کرده باشد.
در این بخش به بررسی عوامل مؤثر بر ادراک از منظر مختلف خواهیم پرداخت.
1-5# عوامل محرک مؤثر بر ادراک چیست؟
عوامل محرک مختلف میتوانند بر ادراک تأثیر بگذارند. این موارد عبارت اند از:
- شدت: هر چه چیزی شدیدتر باشد، احتمال درک آن بیشتر است.
به عنوان مثال، مردم بیشتر احتمال دارد که صدای بلند را به جای صدای آرام پس زمینه درک کنند. - تغییرات: هنگام رانندگی در ماشین، تغییرات مداومی در محرکهای بصری ایجاد میشود.
بنابراین، آنچه ما میبینیم یا درک میکنیم، دائماً در حال تغییر است. - بزرگی: هر چه اندازه یک شی بزرگتر باشد، احتمال دیده شدن یا درک شدن آن نیز بیشتر خواهد بود.
- تکرار: تکرار باعث افزایش حساسیت ما به محرکها میشود.
این موضوع به این معنا است که ما از محرکها بیشتر آگاه میشویم؛ زیرا به صورت مکرر درک شده است.
2-5# عوامل روانشناختی مؤثر بر ادراک چیست؟
عوامل روانشناختی که بر ادراک تأثیر میگذارند را در ادامه بررسی خواهیم کرد.
1) انگیزه
احتمال این امر وجود دارد که اشیا یا جوانبی از اشیا را که مورد علاقه ما هستند را بیشتر درک کرده و ببینیم.
رفتن به یک فروشگاه هنگام گرسنگی میتواند شما را به خرید مواد غذایی بیشتر از حد معمول سوق دهد.
2) عاطفه
هنوز این بحث وجود دارد که احساسات چگونه بر ادراک تأثیر میگذارند.
به صورت کلی، این نظریه وجود دارد که حالتها و احساسات شدید مانند استرس و اضطراب میتواند بر میزان و آنچه که ما درک میکنیم، تأثیر بگذارد.
احساسات غمگین یا شاد میتوانند بر نحوه تفسیر محرکها تأثیر بگذارند.
وقتی غمگین هستیم، ممکن است متوجه رویدادها یا موقعیتهایی شویم که ناراحت کننده تر هستند.
مدل GAS سندرم سازگاری عمومی Selye نشان میدهد که حواس، هنگام استرس به دلیل یک تهدید درک شده افزایش مییابد.
پاسخ بدن این است که بیش از حد هوشیار شود (افزایش ادراک) تا فرد بتواند با تهدید مقابله کند.
افرادی که حالت غمگینی دارند، مستعد توهمات بینایی هستند.
3) انتظار
ما تمایل داریم که موارد مختلف را به گونه ای ببینیم که انتظار داریم.
وقتی کسی به چیزی مانند سیب فکر میکند، ممکن است، انتظار داشته باشد که قرمز یا زرد باشد.
با این حال، سیب همچنین میتواند سبز یا سفید هم باشد.
4) فرهنگ
هنجارهای اجتماعی، قوانین و باورهای موجود و همچنین استانداردهای تعیین شده توسط جامعه یا فرهنگی که در آن زندگی میکنیم، میتواند بر نحوه درک ما از محرکها تأثیر بگذارد.
این امر میتواند بر نحوه پردازش و تفسیر اطلاعاتی که درک میشوند، نیز تأثیر بگذارد.
فرهنگ بر نوع محرکهایی که کودکان در معرض آنها قرار میگیرند، تأثیر میگذارد.
به عنوان مثال، در جوامع غربی، کودکان ممکن است به رنگ آمیزی در تصاویر دو بعدی و دیدن تصاویر و کارتونهای افراد و اشیا عادت داشته باشند، بنابراین تمایل دارند آنها را در قالب دو بعدی بکشند.
شواهد تحقیقاتی نشان داده است که مردمی که در جوامع شرقی (جمع گرایانه) زندگی میکنند، تمایل دارند، موارد مختلف را به شکل کلی درک کنند.
در حالی که جامعه غربی (فرد گرا) تمایل دارند، موارد مختلف را به صورت تحلیلی درک کند.
برای مثال، افراد ممکن است موارد گوناگون را به عنوان اجزای منفرد تفسیر کنند.
3-5# دیگر عوامل مؤثر بر ادراک چیست؟
سایرعوامل مؤثر بر ادراک به صورت زیر هستند.
1) عوامل ادراک کننده
مواردی که ویژگی یا رفتار یک ادراک کننده را تعیین میکنند، عبارت اند از:
- نگرش: اگر نگرش افراد مثبت باشد، قطعاً برداشتی مثبت نسبت به آن موردخواهند داشت؛ اما در صورتی که نگرش فردی منفی باشد و حتی در مواردی که فرد در حال مشاهده آن بوده و آن مورد چشمگیر و کاملاً خوب باشد، آن را با نگرشی بد و به عنوان موردی نامناسب و دوست نداشتنی مشاهده میکند.
برای مثال، اگر کارمندی تمام تلاش خود را کرده تا پیشرفت کند و خودش را بهبود ببخشد؛ اما مدیر به جنبه مثبت او نگاه نکند، بلکه فقط به دنبال انتقاد از وی باشد و نتواند او را تشویق کند، آنگاه کارمند ممکن است، کار خود را به شکل دیگری تغییر داده و راندمان قبل را نداشته باشد. - انگیزه: انگیزه از جمله مواردی هستند که باعث میشوند، ما هر روز کار کنیم.
آنها، همچنین مسئول ادراک هستند که باعث میشوند، نیازها و خواستههای فوری یک فرد مطمئناً بر ادراک وی تأثیر بگذارد.
برای مثال، یک باشگاه فوتبال را در نظر بگیرید، اگر بازیکن بخواهد به عنوان یازده نفر اصلی انتخاب شود، او قطعاً سخت کار کرده و از سرمربی تمجید خواهد کرد.
در این مورد، ادراک شامل کار سخت و تمجید ناشی از انگیزههایی است که ادراک کننده به دست آورده است. - علاقه: یکی از عوامل کلیدی ادراک است.
افراد در صورت یافتن علاقه یا اشتیاق سازگار، تمایل دارند به روشی بهتر کار کنند.
برای مثال، برخی از افراد بیشتر به ورزش علاقه دارند تا دورههای درسی.
اگر آنها راهنمایی مناسب را دریافت کنند، در آن زمینه موفق خواهند بود. - تجربه: تجربه موفقیت آمیز، درک را تقویت کرده، از طرف دیگر، شکستها باعث توقف شده و اصلاح ادراک سبب انجام دوباره همان کار میشود.
- انتظارات: مردم همیشه انتظارات خاصی دارند و همیشه این انتظارات را از افراد دیگر یا موارد دیگری میپذیرند.
2) عوامل هدف
عوامل مؤثر بر هدف عبارت اند از:
- عامل جدید: انسانها متوجه اتفاقات جدیدی در اطراف خود خواهند شد.
به عنوان مثال، انسانها خیلی سریع متوجه کارهای عمرانی در جادهها میشوند. - حرکت: حرکات به راحتی توسط افراد قابل درک است.
این اصل فرض میکند که افراد بیشتر روی اشیای احساسی یا متحرک تمرکز میکنند تا این که اشیای غیرعاطفی را در نظر بگیرند. - پس زمینه: این اصل فقط یک رویکرد مشابه در اصل شکل – زمین است و فرض میکند که تمرکز ادراک کننده همیشه روی شکلی است که در لایه اول قرار دارد و پس زمینه توسط درک کننده نادیده گرفته میشود.
- شباهت: این مفهوم از این اصل پیروی میکند که افراد شبیه یکدیگر بوده و در یک گروه یکسان کار میکنند.
به عنوان مثال، یک ارتشی به راحتی سایر کارکنان ارتش را درک میکند.
3) عوامل وابسته به شرایط
عوامل وابسته به شرایط عبارت اند از:
- زمان: زمان به گونه ای بر ادراک تأثیر میگذارد که اگر ادراک کننده دانشی را که به تازگی به دست آورده است، اجرا کند، پس از گذشت مدت زمان طولانی، مؤثرتر از زمان اولیه انجام آن خواهد بود.
به عنوان مثال، اگر دانش آموزی پس از بازگشت به خانه در همان روز، آنچه را که در مدرسه میآموزد، یادداشت کند، در مورد موضوع مورد نظر شکی نخواهد داشت.
بنابراین زمان در این زمینهها بیشترین اهمیت را دارد. - تنظیم کار: این اصل در مورد محیط کار یا ماهیت محل کار صحبت میکند.
بدیهی است که اگر فردی در یک سازمان دوستانه و مورد احترام کار کند، مطمئناً انگیزه دارد که از منابع ممکن بهترین استفاده را ببرد؛ اما اگر سازمان قدیمیای باشد که فقط روی نرخ بازده بالای کار کارمندان تمرکز کند، تأثیرات منفی زیادی روی افراد خواهد داشت. - محیط اجتماعی: به صورت کلی سازگاری و قضاوت اجتماعی را روشن میکند.
نظرتون درباره این مقاله چیه؟
ما رو راهنمایی کنید تا اون رو کامل تر کنیم و نواقصش رو رفع کنیم.
توی بخش دیدگاه ها منتظر پیشنهادهای فوق العاده شما هستیم.