وقتی کلمه “برند” را میشنویم، بیشتر ما به یک لوگو، شعار یا علامت قابل شناسایی دیگر فکر میکنیم؛ اما این تنها بخشی از تعریف است.
اصطلاح «برند» در واقع یک مفهوم بازاریابی نامشهود است که به مردم کمک میکند تا یک محصول را شناسایی کنند و در بهترین حالت بهجای یکی از رقبای آن، به آن دست یابند.
برندسازی فرایند معنا بخشیدن به سازمان، شرکت، محصولات یا خدمات خاص با ایجاد و شکل دادن به یک برند در ذهن مصرفکنندگان است.
این یک استراتژی است که توسط سازمانها طراحی شده است تا به افراد کمک کند تا سریعاً برند خود را شناسایی و تجربه کنند و به آنها دلیلی برای انتخاب محصولات خود نسبت به محصولات رقیب ارائه میدهد.
در این مقاله به این مفهوم که برندسازی چیست و چه ساختار و اصولی دارد، بیشتر خواهیم پرداخت.
1# برندسازی چیست؟
برندسازی فرایند ایجاد یک درک قوی و مثبت از یک شرکت، محصولات یا خدمات آن در ذهن مشتری با ترکیب عناصری مانند لوگو، طراحی، بیانیه مأموریت و یک موضوع ثابت در تمام ارتباطات بازاریابی است.
یک نام تجاری قوی به شرکتها کمک میکند تا تأثیر ماندگاری بر مخاطبان هدف خود بگذارند.
در اصل، نام تجاری قولی است که یک شرکت به مشتریان خود میدهد.
این چیزی است که یک شرکت را از شرکت دیگر متمایز میکند و ارزش منحصربهفردی را که شرکت ارائه میدهد، نمایان میسازد.
این بخشی جداییناپذیر از هر کسبوکار موفق و یک مؤلفه مهم در ایجاد وفاداری مشتری، تقویت اعتماد و رشد کسبوکار است؛ اما در مورد این که روند برندسازی چیست میتوان گفت؛ یک استراتژی برندسازی مؤثر فقط یکشبه اتفاق نمیافتد؛ بلکه نتیجه برنامهریزی دقیق، توسعه و رشد است که منجر به برداشتی میشود که برای برجستهشدن در بازار شلوغ و ارتباط با مشتریان در سطح احساسی طراحی شده است.
2# تاریخچه برندها و برندسازی چیست؟
مفهوم نام تجاری ممکن است به سال 2000 قبل از میلاد برگردد، زمانی که بازرگانان شروع به بررسی چگونگی فروش مؤثر اجناس خود کردند.
بازرگانان در بابل باستان زمینههای فروش را برای جذب مشتریان ایجاد کردند.
صنعتگران برای نشان دادن منشأ آنها، نمادهایی را بر روی کالاهای خود مارک یا حک میکردند.
اما به شکل امروزی، کلمه نام تجاری برای بازاریابی محصول ممکن است در قرن نوزدهم استفاده شده باشد، زمانی که دامداران غربی شروع به استفاده از اتوهای داغ برای علامتگذاری دام خود با حروف اول مزرعه یا نماد کردند.
حال پاسخ این سؤال که زمان سرآغاز استفاده تجاری برندسازی چیست، این است که برندسازی بهعنوان بازاریابی انبوه در قرن نوزدهم آغاز شد؛ زیرا فروشندگان محصولات شروع به فکرکردن در مورد راههایی برای متمایزکردن خود از رقبای خود کردند.
3# انواع برندها
نوع برند مورد استفاده بستگی به نهادی دارد که از آن استفاده میکند؛ اما انواع برند مورداستفاده در برندسازی چیست؟
در زیر برخی از رایجترین انواع برندها آورده شدهاند:
1-3# برندهای شرکتی
برندسازی شرکتی راهی برای شرکتها برای افزایش شهرت و تمایز خود از رقبا در صنایع خود است.
قیمتگذاری، مأموریت و بازار هدف شرکت همگی نشاندهنده برند شرکتی است.
هدف این است که شخصیت، هدف و ارزشهای آنها را مشخص کنیم.
همانطور که در بالا ذکر شد، شرکتها معمولاً از آرمها، شعارها، تصویربرداری، سبک و پیام بهعنوان ابزاری برای انتقال برند خود استفاده میکنند.
2-3# برندهای شخصی
رسانههای اجتماعی به افراد عادی این امکان را میدهند تا به اینفلوئنسر تبدیل شوند.
موفقیت مالی آنها به توانایی آنها در ایجاد برندی بستگی دارد که مخاطبانی را جذب کند که تبلیغکنندگان خاصی میخواهند به آنها دسترسی پیدا کنند.
برندهای شخصی از طریق پستهای رسانههای اجتماعی، اشتراکگذاری تصاویر و ویدئوها و برگزاری ایونتها ساخته میشوند.
3-3# برندهای محصول
معرفی یک محصول جدید یا حمایت از یک محصول موجود مستلزم ایجاد و حفظ برند آن است.
برندسازی یک محصول با تحقیقات بازار و شناسایی بازار هدف مناسب شروع میشود.
شرکتها ممکن است انتخاب نمایند که یک هویت برند اصلی ایجاد کنند.
4# عناصر کلیدی فرآیند برندسازی
فرایند برندسازی شامل چندین عنصر است که همه با هم کار میکنند.
اینها شامل استراتژی، آگاهی، هویت و موقعیت است.
این که تعریف هر کدام در برندسازی چیست، در ادامه آمده است:
1-4# استراتژی برند
استراتژی برند شما شامل اهداف بلندمدتی است که هدف آنها جلب توجه برند محصول شما به مشتریان است و روشهایی که برای دستیابی به آن اهداف استفاده خواهید کرد.
ابتدا باید اهداف برند خود را مشخص کنید.
آنها میتوانند محصول یا خدمات شما را در ذهن یک جمعیت هدف خاص مشخص کنند.
هدف یک استراتژی برند، تغییر نحوه نگرش عمومی به برند شما در پاسخ به مطبوعات منفی یا استراتژیهای قبلی است که جواب ندادهاند.
در گام بعدی برندسازی کسبوکار خود را بهگونهای ایجاد میکنید که به این اهداف بلندمدت دست یابد.
انتشار برند شما برای رسیدن به اهداف شما هماهنگ شده است.
2-4# آگاهی از برند
آگاهی از برند به این موضوع اشاره دارد که برند شما چقدر بهیادماندنی و قابل تشخیص است.
برای مثال، شرکتی مانند مکدونالد، به لطف قوسهای طلایی کلاسیک خود، از برند بسیار بالایی برخوردار است.
ایجاد آگاهی از برند مستلزم آن است که تصمیمات دقیقی در مورد نحوه ارائه برند خود بگیرید.
اینها ممکن است شامل موارد زیر باشند:
- با استفاده از رنگها، فونتها یا اشکال متمایز، لوگوی خود را بهراحتی از لوگوی دیگران متمایز کنید
- گنجاندن موسیقی یا صداهای دیگر در ویدئوها یا تبلیغات رادیویی و استفاده مداوم از انتخابهای صوتی یکسان یا مشابه
هنگامی که یک نام تجاری منحصربهفرد و قابلتشخیص را ایجاد کردید، باید آن را به بازار عرضه کنید.
برخی از گزینهها برای انجام این کار عبارتاند از:
- شروع پادکست
- همکاری با برندهای دیگر
- اهدا کردن هدایا
- وبلاگنویسی مهمان
- تبلیغات در شبکههای اجتماعی
- هشتگ کردن، لایک کردن یا کامنت گذاشتن در شبکههای اجتماعی به نام برند خود
3-4# هویت برند
هویت برند شامل همه چیزهایی است که شرکت شما برای انتقال تصویر مورد نظر به مصرفکنندگان هدف شما ایجاد میکند.
این نهتنها شامل عناصری است که برند شما را میسازد؛ بلکه شامل کارهایی میشود که شرکت شما و کارمندان آن در نظر عموم انجام میدهند.
اگر یک کسبوکار فقط آنلاین دارید، هویت برند همچنان مرتبط و مهم است.
مخاطبان هدف شما بر اساس نحوه نمایش نمایه کسبوکار شما قضاوت میکنند.
هویت برای کسبوکارهای کوچک نیز مهم است؛ زیرا آنها میتوانند با مشتریان خود در سطح بسیار شخصی تعامل داشته باشند.
4-4# موقعیتیابی برند
موقعیتیابی برند به فضایی اشاره دارد که یک شرکت در ذهن مشتریان خود اشغال میکند.
هدف آن این است که محصول یا خدمات شما را بهعنوان گزینه پیشرو با مجموعهای از انتخابها تقویت کند.
5# اصول برندسازی چیست؟
اصطلاح برندسازی، زمانی که بهصورت مجزا مورد استفاده قرار میگیرد، فقط باعث سردرگمی بیشتر چیزها میشود.
بیایید نگاهی به 8 اصل برندسازی بیندازیم که هر کسب و کاری باید از آنها پیروی کند.
1-5# درک مخاطبان خود
قبل از اینکه بتوانید یک برند بسازید، باید مخاطبان خود را درک کنید، این که به چه چیزهایی اهمیت میدهند و این که چگونه از استفاده از محصول یا خدمات شما سود میبرند.
وقتی مخاطبان خود را درک کنید، میتوانید اطمینان حاصل کنید که آنچه میفروشید و محتوایی که برای تبلیغ آن تولید میکنید به طور مداوم با آنها طنینانداز شده و منجر به افزایش تبدیل و بهبود وفاداری مشتری میشود.
2-5# تشخیص تفاوت خود
در محیط کسبوکار فوق رقابتی امروزی، باید تشخیص دهید که چه چیزی شما را از رقبای برندتان متمایز میکند تا مزیتی پایدار ایجاد کنید.
وجه تمایز برند شما میتواند جنبه یا ویژگی منحصربهفرد یا مزیت خاصی باشد که محصول یا خدمات شما برای بازار به ارمغان میآورد و شما را از رقبای خود متمایز میکند و هرچه بیشتر داشته باشید، مزیت رقابتی شما بهتر خواهد بود.
3-5# تعریف برند خود (قرار دادن آن روی کاغذ)
برای ایجاد یک برند موفق، به مجموعهای مافوقتر از عناصر جذاب برند، مانند رنگ، فونت و لحن صدا نیاز است.
یکی از اصول کلیدی برندسازی این است که ابتدا یک تعریف کاملاً محکم برای برند ایجاد کنید. اما تاثیر این فرآیند برندسازی چیست؟
تعریف برندتان به شما کمک میکند تا در سطح شخصیتری با مخاطبان هدف خود ارتباط برقرار کنید و پس از تعریف، میتوانید هدف عمیقتر برند خود را با القای ارزشها، شخصیت و هویت خود به آن منتقل کنید.
4-5# طراحی هویت بصری برند شما
آنچه میبینید همان چیزی است که به دست میآورید.
تصوری که بینندگان با دیدن هویت بصری شما به دست میآورند، اغلب احساس آنها را نسبت به برند شما تعیین میکند.
هویت بصری، هر چیزی را که مخاطب هدف شما میبیند، توصیف میکند و به متمایزکردن برند شما از رقبا و انتقال پیام منحصربهفرد شما به مصرفکنندگان کمک مینماید.
ایجاد یک راهنمای سبک برند که شما و دیگران میتوانید از آن استفاده کنید، کمک میکند تا اطمینان حاصل شود که هویت بصری شما در هر جایی که استفاده میشود، سازگار و نسبت به ارزشهای برند و نیازهای مصرفکنندهتان باقی میماند.
5-5# ساخت استراتژی برند خود
با آمار افزایشی کسبوکار جدید که هر ماه افتتاح میشود، نمیتوانید یک برند بسازید و انتظار داشته باشید که مصرف کنندگان شما را پیدا کنند.
ازآنجاییکه هر برندی میخواهد تاحدامکان به مخاطبان زیادی دست یابد، رقابت بازاریابی بسیار شدید است؛ بنابراین، منطقی است که بگوییم، هر چه درصد مصرفکنندگانی که در مورد برند شما یاد میکنند، بیشتر باشد، شانس شما برای متمایزشدن از بین جمعیت بیشتر است؛ بنابراین یک استراتژی برند مستحکم یکی از اصول کلیدی برندسازی است.
یک استراتژی برند که از رویکرد بازاریابی چند کانالی استفاده میکند، میتواند به شما در یافتن این مشتریان کمک کند.
6# اهمیت برندسازی چیست؟
بعد از بررسی برندسازی و عناصر آن، حال سؤال اینجاست که اهمیت برندسازی چیست؟
نام تجاری بسیار مهم است؛ زیرا به ایجاد یک هویت منحصربهفرد برای یک شرکت کمک میکند، بر ادراک مشتری تأثیر میگذارد و باعث رشد کسبوکار میشود.
این پایهای است که کسبوکارها شهرت خود را بر اساس آن ایجاد میکنند و وفاداری مشتری را تقویت میکنند.
نام تجاری میتواند به موارد زیر کمک کند:
1-6# هویت و شناخت
برندسازی به ایجاد یک هویت منحصربهفرد برای یک شرکت کمک میکند و آن را برای مصرفکنندگان قابل تشخیص مینماید.
این هویت متمایز به یک شرکت اجازه میدهد تا در یک بازار شلوغ برجسته شود و آن را نهتنها قابلتشخیص، بلکه بهیادماندنی میکند.
2-6# اعتماد و اعتبار
فراتر از شناختهشدن یک شرکت، برندسازی مؤثر به ایجاد اعتماد و اعتبار کمک میکند.
یک شرکت با برند خوب میتواند حس اطمینان و اعتماد را تقویت کند و تصمیمات خرید مشتریان را تحتتأثیر قرار دهد و وفاداری طولانیمدت را تقویت کند.
3-6# وفاداری مشتری
نام تجاری خوب فراتر از ویژگیهای فیزیکی یک محصول یا خدمات است.
این نام ارتباط عاطفی با مشتریان ایجاد میکند که منجر به افزایش وفاداری و حمایت مشتری میشود.
این وفاداری اغلب به خریدهای مکرر و ارجاعات دهانبهدهان تبدیل میشود که هر دو برای رشد شرکت ارزشمند هستند.
4-6# ارزش تجاری
برندسازی قوی میتواند به ارزش درک شده یک شرکت کمک کند.
این امر، یک شرکت را برای سرمایهگذاران بالقوه جذابتر میکند و به طور بالقوه میتواند ارزش مالی آن را افزایش دهد.
این ارزش افزایشیافته برای رشد بلندمدت و پایداری کسبوکار مفید است.
5-6# راهنمایی برای تصمیمگیری
یک نام تجاری روشن، جهت تلاشهای بازاریابی و سایر تصمیمات تجاری را فراهم میکند و از ثبات در حوزههای مختلف کسبوکار اطمینان میدهد.
این ثبات در حفظ تصویر برند قوی و یکپارچه کلیدی است.
7# روش و مراحل برندسازی چیست؟
ساختن یک برند قوی نیاز به برنامهریزی استراتژیک، خلاقیت و درک عمیق از مخاطبان هدف شما دارد. اما مراحل برندسازی چیست و چگونه انجام میگیرد:
1-7# مخاطب هدف خود را مشخص کنید.
مخاطب هدف شما گروه خاصی از افرادی است که بهاحتمال زیاد به محصولات یا خدمات شما نیاز دارند.
تعریف این گروه مستلزم درک نیازهای آنها و اینکه چگونه پیشنهادهای شما میتواند آنها را برآورده کند، است.
برای تعریف مخاطب هدف:
- تحقیقات بازار انجام دهید.
- رقبای خود را تجزیهوتحلیل کنید.
- محصول یا خدمات خود را تجزیهوتحلیل کنید.
- مخاطبان خود را تقسیمبندی کنید.
- پرسونای مشتری ایجاد کنید.
- ارزیابی و اصلاح را انجام دهید.
2-7# شخصیت برند خود را تعریف کنید.
در حالی که هویت برند شما شامل عناصر قابلمشاهده برند شما، مانند لوگو، رنگها و طرح شما میشود، شخصیت برند شما یکقدم فراتر میرود؛ ولی شخصیت در برندسازی چیست و چه مفهومی دارد؟
شخصیت، ویژگیهای انسانی را به برند شما القا میکند که بر نحوه ارتباط برند شما با مخاطبان تأثیر میگذارد.
برای تعریف شخصیت برند خود، با فهرستکردن ویژگیهایی که فکر میکنید بهترین نشاندهنده برند شما هستند، شروع کنید:
- آیا برند شما مدرن است یا سنتی؟
- بازیگوش یا جدی؟
- یاغی یا سازگار؟
در مورد مخاطبان هدف خود و ترجیحات آنها فکر کنید.
آنها با چه نوع شخصیت برند ارتباط برقرار میکنند؟
برای ایجاد یک برند قوی و قابلاتکا، هماهنگ کردن شخصیت برند خود با انتظارات مخاطبان ضروری است.
3-7# نام تجاری و لوگوی خود را ایجاد کنید.
نام تجاری مناسب میتواند در مورد کسبوکار شما صحبت کند، شخصیت برند شما را منتقل کند و لحن را برای تعاملات آینده تنظیم نماید؛ ولی مشخصات آن در برندسازی چیست؟
نام تجاری باید منحصربهفرد، بهیادماندنی و منعکسکننده محصولات یا خدماتی باشد که ارائه میکنید.
از سوی دیگر، لوگوی شما نمایشی بصری از برند شما است و این چیزی بیش از یک طراحی جذاب است.
لوگو یک ابزار ارتباطی قدرتمند است که میتواند شخصیت برند شما را منتقل کند.
ایجاد لوگویی که جوهر برند شما را در بر میگیرد میتواند چالشبرانگیز باشد.
شما میتوانید انتخاب کنید که یک طراح حرفهای را استخدام کنید که میتواند سرمایهگذاری قابلتوجهی باشد؛ اما یک لوگوی منحصربهفرد و مؤثر را تضمین میکند.
به یاد داشته باشید که نام تجاری و لوگوی شما بر روی تمام محصولات، تابلوها و مواد بازاریابی شما خواهد بود، بنابراین ارزش دارد که زمان و منابع خود را برای درستکردن آنها سرمایهگذاری کنید.
4-7# پیام برند خود را توسعه دهید.
پیام برند زبانی است که برند شما برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود از آن استفاده میکند.
این پیام ماهیت چیزی است که میخواهید در مورد برند خود به مشتریان خود منتقل کنید.
هنگام توسعه پیام برند خود، چندین جنبه کلیدی وجود دارد که باید در نظر بگیرید:
- ارزش پیشنهادی: ارزش پیشنهادی شما ارزش منحصربهفردی است که محصولات یا خدمات شما به مشتریان ارائه میدهند.
- صدای برند: صدای برند شما لحن و سبکی است که در آن پیام برند خود را به اشتراک میگذارید.
باید شخصیت برند شما را منعکس کند و در تمام پلتفرمها و نقاط تماس ثابت باشد. - سازگاری: ثبات در پیامرسانی برند کلیدی است، پیامهای شما باید در تمامی پلتفرمها و نقاط تماس، از وبسایت و رسانههای اجتماعی گرفته تا تبلیغات و خدمات مشتری، سازگار باشد.
پیامرسانی مداوم به ایجاد آشنایی و اعتماد با مخاطبان کمک میکند و تصویری منسجم از برند ایجاد میکند.
5-7# یک تجربه مثبت از برند را تقویت کنید.
تجربه برند مجموع تمام تعاملاتی است که یک مشتری با برند شما دارد.
این میتواند همه چیز را از مرور وبسایت و تعامل با رسانههای اجتماعی گرفته تا استفاده از محصول یا خدمات و تماس با خدمات مشتری شامل شود.
در مورد اینکه روند ایجاد یک تجربه مثبت از برندسازی چیست، موارد زیر میتواند مفید واقع شود:
- مشارکت در رسانههای اجتماعی: پلتفرمهای رسانههای اجتماعی یک راه عالی برای تعامل با مخاطبان شما هستند.
به نظرات پاسخ دهید، محتوای مرتبط را به اشتراک بگذارید و پستهای جذابی ایجاد کنید که تعامل را تشویق میکند. - ارائه پشتیبانی از مشتری: خدمات خوب به مشتری میتواند تجربه برند شما را افزایش دهد و وفاداری مشتری را ایجاد کند.
مطمئن شوید که تیم پشتیبانی مشتری شما آگاه، دوستانه و پاسخگو باشد. - درخواست بازخورد از مشتری: مرتباً بازخورد بخواهید و به آن پاسخ دهید.
این به مشتریان نشان میدهد که برای نظرات آنها ارزش قائل هستید و همیشه در تلاش برای بهبود میباشید. - ایجاد یک وبسایت کاربرپسند: وبسایت شما اغلب اولین نقطه تماس مشتریان است.
اطمینان حاصل کنید که برای پیمایش آسان است، از نظر بصری جذاب است و تمام اطلاعات لازم را ارائه میدهد.
8# مزایای برندسازی چیست؟
ایجاد یک نام تجاری مزایای متعددی را برای یک شرکت یا یک فرد به همراه دارد.
برای این که بفهمید مزای برندسازی چیست، این را درنظر بگیرید که شرکتی که پیام خود را منتقل میکند، میتواند احساسات را در مشتریان خود القا کند و در نتیجه روابط منحصربهفردی ایجاد نماید.
شرکتها برای کمک به جذب دیگران به این مشتریان متکی هستند.
این مشتریها به شرکتها کمک میکنند تا اعتماد و اعتباری ایجاد کنند که به آنها مزیت رقابتی در برابر رقبا میدهد.
همچنین به شرکتها کمک میکنند تا محصولات و خدمات جدید را معرفی کنند.
مصرفکنندگان به برندهایی که میشناسند و به آنها اعتماد دارند و قبلاً با آنها رابطه دارند وفادار میمانند.
این باعث میشود که آنها هنگام عرضه محصولات جدید، حتی اگر گرانتر باشند، بیشتر خرج کنند.
اپل یک نمونه کلاسیک است.
این شرکت یک پایگاه مشتری بسیار وفادار ایجاد کرد که مایل است به دلیل وفاداری آنها به برند، از قیمت بالای محصولات چشمپوشی کند.
مشتریان آن از جایگزینی گجتهای اپل موجود خود با گجتهای جدید اپل در هنگام عرضه آنها دریغ نمیکنند.
نظرتون درباره این مقاله چیه؟
ما رو راهنمایی کنید تا اون رو کامل تر کنیم و نواقصش رو رفع کنیم.
توی بخش دیدگاه ها منتظر پیشنهادهای فوق العاده شما هستیم.