اگر میخواهید به دستاوردهای بزرگ برسید، باید یک تیم بسازید.
هیچ کس نمیتواند بهتنهایی کار مهمی را انجام دهد و همه دستاوردهای چشمگیر نیازمند تلاش تیمی است.
این به این دلیل است که تیمها انرژی، منابع، دانش و دیدگاههای بیشتری نسبت به فردی که بهتنهایی عمل میکند، دارند.
آنها میتوانند از قدرت جمعی خود برای غلبه بر موانع و ابداع راهحلها استفاده کنند.
به عبارت دیگر، مهم نیست که آرزوی انجام چه کاری را دارید، با داشتن یک تیم به موفقیت بیشتری دست خواهید یافت، خواه آن تیم خانواده، گروه دوستان، تیم ورزشی یا همکاران شما باشد؛ اما مسئله چیست که مردم اغلب از کار در تیم اجتناب میکنند؟ رایجترین موانع کار تیمی چیست؟
در این مقاله به موانع کار تیمی و راهکارهای مقابله و حل آنها بیشتر خواهیم پرداخت.
1# موانع کار تیمی چیست؟
موانع کار تیمی موانعی هستند که همکاری و دستیابی به اهداف مشترک را برای گروههای حرفهای چالشبرانگیز میکنند.
همکاری معمولاً مستلزم آن است که اعضای تیم روابط حرفهای سالمی با یکدیگر داشته باشند، در مورد اهداف توافق کنند، مسئولیت وظایف مربوطه خود را بر عهده بگیرند و در صورت مواجهه با موانع برای حل مشکلات با یکدیگر همکاری کنند.
بدون این عناصر ضروری، تیمها اغلب موانعی را تجربه میکنند که تلاش آنها برای همکاری ناموفق است.
حتی فعالیتهای خوب برنامهریزیشده ممکن است با موانعی برای ادامه کار همراه باشند.
تعدادی از علل ایجاد موانع عبارتاند از:
- تغییر شرایط: قوانین جدید، تغییر در خط مشیها یا رویهها در سازمان بالادستی، یا تغییر در دسترس بودن اعضای تیم به دلیل شرایط شخصی میتواند چالشهای جدیدی را به یک فرایند تیمی اضافه کند.
- شکست یا نتایج ناخواسته: حتی استراتژیهای خوب برنامهریزیشده برای استخدام شرکتکنندگان یا جمعآوری دادهها همیشه آنطور که در نظر گرفته شده کار نمیکنند.
البته شکست فرصتی برای یادگیری و پیشرفت است. - رویدادهای خارجی: رویدادهایی مانند بلایای زیستمحیطی یا طبیعی میتوانند بر جدول زمانی درنظر گرفته شده و نحوه کار تیم با یکدیگر تأثیر بگذارند.
خوشبختانه، از طریق شناخت این موانع و درک چگونگی غلبه بر آنها، تیمها میتوانند به طور مؤثرتری با یکدیگر همکاری کنند تا کار با کیفیت بالا تولید نمایند.
همچنین حل مشکلات و چالشها میتواند منجر به نوآوری در فعالیت افراد حاضر در تیم شوند.
2# انواع موانع کار تیمی و غلبه بر آنها
ماهیت مشارکتی تیمها به این معنی است که آنها در معرض مشکلاتی هستند که افرادی که به تنهایی کار میکنند با آن مواجه نیستند.
اعضای تیم ممکن است همیشه به خوبی با هم کار نکنند و تمرکز تلاش افراد بر روی اهداف مشترک، چالشهایی را برای تکمیل وظایف تا حد امکان کارآمد و مؤثر ایجاد میکند.
مشکلات میتواند منجر به اختلال در عملکرد تیم و عدم دستیابی به اهداف مهم سازمانی شود.
موانع مختلفی وجود دارند که تیمها ممکن است هنگام کار با یکدیگر با آن مواجه شوند.
رایجترین موانع کار تیمی که گروههای حرفهای با آنها مواجه هستند را میتوان در یک یا چند دسته از دستههای زیر دستهبندی کرد:
- ارتباط و همکاری
- محصول و وظایف
- رهبری و فرهنگ
در حالی که نمیتوانیم موانع کار تیمی را با جزئیات زیاد بررسی کنیم، در ادامه بینشهای ارزشمندی را ارائه میکنیم.
1-2# ارتباط و همکاری
1) پیمایش در تعارض
تعارض بخشی اجتنابناپذیر از کار تیمی است که از تفاوت در نظرات، رویکردها یا ارزشها ناشی میشود.
درگیریهای حل نشده میتوانند منجر به تنش، کاهش بهرهوری و تیرگی روابط در تیم شوند.
وقتی افراد در تعارض هستند، معمولاً به این معنی است که نیازی دارند که برآورده نشده است.
اختلاف نظر بین اعضای تیم در مورد بهترین رویکرد برای یک پروژه میتواند به درگیریهای شخصی تبدیل شود و مانع پیشرفت شود و به همین دلیل مهم است که این موارد را به طور مؤثر حل کنید.
نحوه هدایت در تعارض
- ایجاد سازش: با درنظرگرفتن ابعاد تعارض و رویکرد مناسب (استدلال، مذاکره، گفتگو) یافتن زمینههای مشترک و تلاش برای راهحلهای سودمند متقابل را تشویق کنید.
- میانجیگری: اگر درگیریها تشدید شد، برای تسهیل حل، یک شخص ثالث بیطرف را درگیر کنید.
- تقویت ارتباطات باز: اعضای تیم را تشویق کنید تا دیدگاههای خود را بیان کنند و فعالانه گوش دهند تا دیدگاههای مختلف را درک کنند.
2) دریافت بازخورد مفید
بازخورد مؤثر برای رشد، بهبود و پرورش فرهنگ یادگیری مستمر در یک تیم حیاتی است.
با این حال، ارائه و دریافت بازخورد میتواند چالشبرانگیز باشد، بهخصوص زمانی که با حالت تدافعی دریافت شود یا به روشی تهاجمی ارائه شود.
از آنجایی که این مانع از موانع کار تیمی بسیار چالشبرانگیز است، اعضای تیم ممکن است از بازخورد استفاده کنند یا به طور کامل از آن اجتناب کنند و مانع پیشرفت شخصی و حرفهای شوند.
نحوه ارائه و دریافت بازخورد بهتر
- ایجاد یک فرهنگ بازخورد: محیطی را ایجاد کنید که در آن بازخورد تشویق گردد، ارزشگذاری شود و بهعنوان فرصتی برای رشد در نظر گرفته شود.
- چرخههای بازخورد منظم: جلسات بازخورد یا بررسیهای منظم را برای ارائه بازخورد بهموقع اجرا کنید.
3) موانع ارتباطی
مسائل ارتباطی میتوانند شامل تفسیر نادرست، عدم وضوح یا به اشتراکگذاری ناکافی اطلاعات باشد که منجر به سوء تفاهم و تأخیر میشود.
در حالی که برخی از پیامدهای ارتباط ضعیف کوچک بهنظر میآیند، اغلب آنها بسیار بزرگتر و جدیتر هستند.
به عنوان مثال، اگر تیمها به طور مؤثر ارتباط برقرار نکنند، بهروزرسانیهای مهم پروژه ممکن است به همه اعضای تیم نرسد.
این میتواند در بهترین حالت منجر به تلاشهای نادرست شود یا در بدترین حالت ممکن است پروژهها اصلاً تحویل داده نشوند.
نحوه غلبه بر موانع ارتباطی
- ایجاد کانالهای ارتباطی واضح: مؤثرترین روشها را برای انواع مختلف اشتراکگذاری اطلاعات تعیین کنید و اطمینان حاصل نمایید که همه از آنها آگاه هستند.
- گوشدادن فعال و بازخورد: گوشدادن فعال را تشویق کنید و فرصتهایی را برای اعضای تیم فراهم نمایید تا سؤال بپرسند و به دنبال توضیح باشند.
- ارتباط منظم: برای اطمینان از اینکه همه در جریان و همسو هستند، قرارهای روزانه یا اعلام حضوری را برنامهریزی کنید.
4) همکاری مؤثر
فقدان همکاری مؤثر مانع بهرهوری، نوآوری و دستیابی به اهداف مشترک میشود.
یک مثال از این ممکن است شامل اعضای تیم باشد که در یک سازمان کار میکنند، ایدهها را به اشتراک نمیگذارند یا تلاشها را هماهنگ نمیکنند که منجر به کارهای تکراری یا ازدسترفتن فرصتها میشود.
نحوه بهبود همکاری
- تقویت فرهنگ مشارکتی: ارتباطات باز، اشتراک دانش و قدردانی از دیدگاههای مختلف را تشویق کنید.
- تعیین اهداف مشترک: اطمینان حاصل کنید که همه اهداف کلی تیم را درک میکنند و با آنها هماهنگ هستند.
- استفاده از ابزارهای همکاری: از تکنیکهای تسهیل یا ابزارهای همکاری برای تسهیل ارتباطات یکپارچه و هماهنگی کار استفاده کنید.
5) شفافیت و اعتماد
شفافیت و اعتماد برای تقویت پویایی تیم سالم و ارتقای همکاری بسیار مهم است.
بدون آنها، ارتباطات ممکن است آسیب ببیند و اعضای تیم ممکن است در به اشتراک گذاشتن اطلاعات یا ریسککردن تردید کنند.
عدم شفافیت در مورد فرایندهای تصمیمگیری، اطلاعات پروژه و سایر عوامل، منجر به سردرگمی و بیاعتمادی میشود.
نحوه تقویت شفافیت و اعتماد
- ارتباط باز و صادقانه: با بهاشتراکگذاری آشکار اطلاعات، بهروزرسانیها و تصمیمات با تیم، شفافیت را تشویق کنید. تیم را در فرایند یافتن راهحل مشارکت دهید.
- ایجاد اعتماد: اعتماد را نشان دهید، به قولها وفا کنید و اعضای تیم را تشویق کنید تا از طریق ارتباط و حمایت مؤثر به یکدیگر اعتماد کنند.
- ایجاد یک محیط امن: فرهنگی را ایجاد کنید که در آن اعضای تیم احساس راحتی کنند و افکار، نگرانیها و ایدههای خود را بدون ترس از قضاوت یا عواقب بیان کنند.
6) تصمیمگیری مؤثر
تصمیمگیری یک جنبه حیاتی از کار تیمی است که میتواند بر موفقیت پروژهها تأثیر بگذارد.
وجود تصمیمگیری ناکارآمد بهعنوان یکی از موانع کار تیمی میتواند منجر به تأخیر، تعارض و نتایج غیربهینه شود.
وقتی اعضای تیم برای رسیدن به اجماع تلاش میکنند یا فلج تصمیم را تجربه میکنند، میتواند منجر به رکود پروژه یا حتی شکست در ارائه شود.
چگونه میتوان تصمیمگیری را بهبود بخشید؟
- استفاده از مدلهای تصمیمگیری چابک: توانایی گرفتن بهترین تصمیمها در سریعترین زمان ممکن میتواند کل سازمان را روانتر کند.
تصمیمگیری چابک بهویژه رهبری را در تمام سطوح سازمان تشویق میکند که برای تیمهای شما انگیزه زیادی دارد. - تشویق همکاری: از اعضای تیم نظر بگیرید و دیدگاههای مختلف را در نظر بگیرید تا تصمیمات آگاهانه اتخاذ کنید.
- پذیرفتن تصمیمات مبتنی بر داده: از دادهها و بینشها برای اطلاعرسانی در تصمیمگیری و کاهش اتکا به سوگیریهای شخصی استفاده کنید.
- در میان گذاشتن تصمیمات: تصمیمات را به طور واضح به تیم منتقل کنید، منطق پشت آنها و هرگونه اقدام یا تنظیم لازم را توضیح دهید.
2-2# محصول و وظایف
1) تعیین اهداف روشن
اهداف نامشخص یا تعریف نشده میتوانند منجر به سردرگمی، عدم جهتگیری و کاهش انگیزه در تیم شوند.
این به این دلیل است که اعضای تیم بدون درک روشنی از اینکه چگونه تلاشهایشان به اهداف کلی پروژه کمک میکند، روی وظایف کار میکنند.
نحوه تعیین اهداف واضح
- تعیین اهداف واضح و قابلاندازهگیری: اطمینان حاصل کنید که اهداف خاص، قابلاندازهگیری، قابلدستیابی، مرتبط و محدود به زمان هستند.
- برقراری ارتباط مؤثر اهداف: اهداف را بهوضوح به تیم منتقل کنید و بر اهمیت آنها و نحوه همسویی آنها با اهداف سازمانی بزرگتر تأکید نمایید.
- ارزیابی پیشرفت: به طور مداوم پیشرفت به سمت اهداف را ارزیابی کنید و برای حفظ تمرکز و انگیزه به تیم بهروزرسانی کنید.
2) انتخاب معیارهای مناسب
انتخاب معیارهای مناسب برای ردیابی پیشرفت، شناسایی مناطق برای بهبود و ارزیابی دقیق عملکرد تیم ضروری است.
معیارهایی که تیمها را تشویق به تمرکز کمیت بر کیفیت میکنند، میتوانند منجر به نادیده گرفتن جنبههای مهم موفقیت محصول، مانند رضایت مشتری، پایداری طولانیمدت و نوآوری شوند.
نحوه تمرکز بر معیارهای مناسب
- هماهگی معیارها با اهداف: اطمینان حاصل کنید که معیارهای انتخابی مستقیماً اهداف تیم و سازمان را منعکس میکنند.
- در نظر گرفتن معیارهای کمی و کیفی: معیارهای کمی (مانند توان عملیاتی، زمان پیشروی و چرخه) را با شاخصهای کیفی (مثلاً امتیاز خالص پروموتور، کد و پوشش آزمون) متعادل کنید.
- ارزیابی منظم معیارها: به طور مداوم ارتباط و اثربخشی معیارهای انتخابی را ارزیابی کنید و در صورت نیاز تنظیمات را انجام دهید.
3) تکمیل وظایف
داستانها یا وظایف ناقص میتوانند به عنوان یکی از موانع کار تیمی، مانع پیشرفت، ایجاد تنگناها و تأثیر بر روحیه تیم شوند.
زمانی که اعضای تیم به طور مداوم وظایف محولشده را در بازههای زمانی تعریفشده به پایان نرسانند، باعث تأخیر در پروژه میشود.
نحوه بهبود تکمیل کار
- تقسیم وظایف: اطمینان حاصل کنید که وظایف بهوضوح تعریف شده و در بازه زمانی مشخص قابلمدیریت هستند.
- اولویتبندی کار: یک ترتیب اولویت مشخص برای کارها ایجاد کنید، ابتدا روی موارد مهم تمرکز نمایید.
- مرور منظم پیشرفت: برای شناسایی موانع یا چالشهایی که مانع از تکمیل کار میشوند، مرتباً بررسیهای روزانه انجام دهید و بهسرعت به آنها رسیدگی کنید.
4) کشف و پر کردن شکافهای مهارتی
شکاف مهارتی زمانی رخ میدهد که اعضای تیم فاقد تخصص یا دانش لازم برای ایفای مؤثر نقشهای خود باشند.
اینها میتوانند واقعاً واضح باشند، مانند عدم تسلط توسعهدهندگان در زبان برنامهنویسی موردنیاز برای یک پروژه.
چگونه شکافهای مهارتی را پیدا کنیم و آنها را پر کنیم؟
- شناسایی شکافهای مهارتی: مجموعه مهارتهای فعلی و موردنظر اعضای تیم را ارزیابی کنید تا زمینههایی را که نیاز به بهبود دارند، شناسایی نمایید.
- ارائه فرصتهای آموزشی و توسعه: منابع، کارگاهها یا دورههایی را برای کمک به اعضای تیم در کسب مهارتهای لازم ارائه دهید.
- ترویج اشتراک دانش: اعضای تیم را تشویق کنید تا تخصص خود را به اشتراک بگذارند و یکدیگر را راهنمایی کنند تا شکاف مهارتها را پر کنند.
3-2# رهبری و فرهنگ
1) رهبری مؤثر
رهبری مؤثر برای هدایت و الهام بخشیدن به تیمها ضروری است.
رهبری ضعیف میتواند منجر به سردرگمی، عدم هدایت و بیانگیزگی اعضای تیم شود.
همچنین رهبری که در ارائه راهنمایی، حمایت یا بازخورد بهموقع ناکام میماند، میتواند اعضای تیم را گم کند یا کمارزش جلوه دهد.
چگونه میتوان رهبری را بهبود بخشید؟
- با مثال رهبری کنید: با ایجاد لحن مثبت، دردسترسبودن و تجسم ارزشها و رفتارهایی که از تیم انتظار دارید، ویژگیهای رهبری قوی را نشان دهید.
- راهنمایی و پشتیبانی واضح ارائه دهید: انتظارات را بهوضوح بیان کنید، راهنمایی و در صورت نیاز کمک ارائه دهید.
- بازخورد باز را تشویق کنید: فرهنگی را ایجاد کنید که در آن اعضای تیم احساس راحتی در ارائه بازخورد و پیشنهاد داشته باشند و باعث بهبود مستمر شوند.
2) فرهنگ سازمانی
فرهنگ درون یک سازمان میتواند به طور قابلتوجهی بر پویایی و همکاری تیم تأثیر بگذارد.
فرهنگ غیرحمایتی میتواند مانع بهرهوری، ارتباطات و روحیه شود و تأثیر عمیقی بر عملکرد تیم دارد.
برای مثال، فرهنگی که سرزنش را در اولویت قرار میدهد و ریسکپذیری را منع میکند، خطر سرکوب خلاقیت و نوآوری را به دنبال دارد.
چگونه فرهنگ را در سازمان خود بهبود ببخشید؟
- شناسایی و آشکارسازی فرهنگ شرکت: با بهدستآوردن بینش در مورد فرهنگ فعلی خود و شفافسازی فرایندهای تصمیمگیری شروع کنید.
اگر تغییراتی مانند اتخاذ رفتارهای رهبری جدید را معرفی میکنید، نحوه تأثیر این تغییرات بر محیط کار را پیگیری کنید.
بسیار مهم است که فرهنگ را شفاف کنید تا بتوانید اثرات تغییراتی را که اعمال میکنید مشاهده و اندازهگیری کنید. - توانمندسازی همه برای ایجاد تغییر: به هر فرد در سازمان قدرت دهید تا اقدامی انجام دهد و بر رفتارهای اطراف خود تأثیر بگذارد.
هنگامی که همه درک کردند و فرهنگ صریح شد، میتوانید تغییرات را در بخشهای مختلف مقایسه کنید و تشخیص دهید که کدام رفتارهای رهبری منجر به تغییرات مثبت در یک تیم میشود. - استفاده از نظریه بردار: عوامل مختلفی را در نظر بگیرید که بر رفتارها تأثیر میگذارند، مانند رفتارهای رهبری، جهتگیری کاری، نظریههای اثربخشی، محرکهای ارزش و انگیزهها.
با استفاده از این عوامل، میتوانید مسیر موردنظر را ترسیم کنید و داستانهای بیشتری را که میخواهید و کمتر داستانهایی را که نمیخواهید تبلیغ کنید.
هدف تشویق به انباشت تدریجی داستانهای موردنظر است، نه تغییرات شدید.
در بررسی موانع کار تیمی، موانع مختلفی وجود دارد که معمولاً تیمها با آنها روبهرو هستند.
همکاری مؤثر برای عبور از این موانع، فرایندی مداوم است که مستلزم تلاش مستمر، سازگاری و تعهد به یادگیری و بهبود است.
پذیرش چالشها بهعنوان فرصتهای رشد میتواند آنها را به پلههایی در مسیر ما بهسوی همکاری استثنایی و دستاوردهای چشمگیر تبدیل کند.
سخن آخر
برخی از کارشناسان استدلال میکنند که تیمها همیشه مؤثرتر از افراد نیستند و این به ماهیت و پیچیدگی کار بستگی دارد.
برای کارهای ساده، اغلب تلاش فردی غالب است؛ زیرا کار گروهی میتواند روند کار را آهستهتر کند.
برای کارهای پیچیدهتر، گروهها نسبت به افراد مزیت دارند؛ زیرا میتوانند مهارتها، دیدگاهها و ایدههای مختلف را برای یافتن سریعتر راهحلها ترکیب کنند منعطف بودن و انجام متناوب بین کار فردی و گروهی بر اساس وظیفه در دست، ارزشمندتر باشد.
کار تیمی سخت است.
همانطور که محیطهای کاری ما پیچیدهتر میشود، کار تیمی نیز پیچیدهتر میشود.
با این حال، اگر بر این موضوع تمرکز کنیم که ارتباط در هر سطحی در تیمها و سازمان به طور کلی چگونه است، میتوانیم به چالشهای اعتماد، نزدیکی، شرایط بهینه، خودآگاهی و هدف در تیمها رسیدگی کنیم.
این فرایند، با اذعان به اهمیت فرد و اینکه چگونه در محل کار احساس ارتباط میکنند شروع میشود.
در ادامه مسیر این موانع کار تیمی هستند که ممکن است مشکلساز باشند؛ ولی قطعاً با بهکارگیری تدابیر مدیریتی و همکاری مؤثر میتوان این موانع را از بین برد.
نظرتون درباره این مقاله چیه؟
ما رو راهنمایی کنید تا اون رو کامل تر کنیم و نواقصش رو رفع کنیم.
توی بخش دیدگاه ها منتظر پیشنهادهای فوق العاده شما هستیم.