اکثر مردم در طول یک روز به طور متوسط طیف وسیعی از احساسات را تجربه می‌کنند و این تجربیات بسیار فردی هستند و از فردی به فرد دیگر متفاوت است.

متأسفانه، با سطوح بالای مزمن استرس محیط کار امروزی، بسیاری از احساسات ما ناخوشایند و غیرمولد هستند؛ اما بحث اینجاست، احساس چیست؟

اصطلاح “احساس” می‌تواند به تجربیات فیزیکی یا عاطفی اشاره کند که احساس درد، گرما یا سرما، پدیده‌های فیزیکی را توصیف می‌کند و احساساتی مانند راحتی، ترس و شادی آنچه را که ما تجربه می‌کنیم، توصیف می‌کنند.

در این مقاله درباره این که احساس چیست و چه انواعی و چه تاثیری دارد، بیشتر بحث خواهیم کرد.

1# احساس چیست؟

احساس چیست؟

اولین سوالی که در این زمینه مطرح است این است که احساس چیست؟

احساس واکنشی به پیام‌های بیرونی و درونی از محیط، تعاملات اجتماعی و بدن ما می‌باشد.

معمولاً مردم در مواجهه با موقعیت‌های مثبت با شادی یا هیجان پاسخ می‌دهند، در حالی که رویدادهای استرس‌زا یا ناراحت‌کننده می‌توانند باعث غم و اندوه، خشم یا ناامیدی شوند.

علاوه بر این، افراد اغلب بر اساس احساس خود تصمیم می‌گیرند، به این معنی که احساس نقش مهمی در زندگی روزمره دارد.

با توجه به این که احساسات بر نحوه درک ما از کل وجود خود تأثیر می‌گذارد، درک احساسات بخش مهمی از تجربه انسان است.

احساسات ما به ما کمک می‌کنند تا بفهمیم در درون چه می‌گذرد.

آنها راه بدن برای برقراری ارتباط با نحوه تجربه ما در جهان هستند.

به طور خلاصه، احساسات یک فعل و انفعال پیچیده از یک تجربه ذهنی (یعنی یک رویداد محرک)، پاسخ بدنی و واکنش رفتاری (یعنی لبخند زدن، فریاد زدن یا خندیدن) هستند.

به طور کلی، هوش هیجانی به افراد کمک می‌کند تا بفهمند که چه زمانی احساسات مختلف، بسته به موقعیت و هنجارهای اجتماعی مناسب یا نامناسب هستند.

2# انواع احساس

انواع احساس

انواع احساسات در رفاه ما به عنوان موجودات زنده نقش اساسی دارند.

در مورد این که انواع احساس در چند حالت است می‌توان به انواع زیر اشاره کرد:

  • احساس اولیه یا بنیادین
  • احساس ثانویه
  • احساس پیچیده

1-2# احساس اولیه چیست؟

احساسات و انواع عواطف در رفاه ما به عنوان موجودات زنده نقش اساسی دارند؛ اما افراد و محققان به طور یکسان در درک اینکه احساس چیست و انسان چگونه احساسی می‌شود، اختلاف نظر دارند.

احساسات ترکیبی تکاملی از نوروبیولوژی، فیزیولوژی و حتی رفتارهایی هستند که از دیگران آموخته‌ایم.

به گفته انجمن روانشناسی آمریکا، تقریباً همه افراد در جهان، صرف نظر از فرهنگ، احساسات اولیه را به یک شکل احساس و درک می‌کنند.

فهرست احساسات اولیه از منبعی به منبع دیگر متفاوت است؛ اما معمولاً 4 تا 10 احساس در این دسته وجود دارد.

7 نوع اصلی احساس عبارت‌اند از:

1) ترس

ترس

آیا دقت کرده‌اید که چرا برخی از مردم از تماشای فیلم‌های ترسناک لذت می‌برند و خود را در ترن هوایی غم‌انگیز می‌بندند؛ ولی تمایل به این احساس چیست؟

ترس یک احساس قدرتمند است که باعث واکنش‌های فیزیکی مانند ضربان قلب سریع و تعریق می‌شود و باعث می‌شود احساس هوشیاری و آمادگی برای اقدام کنیم.

ترس همچنین می‌تواند به شما اطلاع دهد که چه زمانی می‌خواهید وارد موقعیتی شوید که ممکن است به شما آسیب برساند.

اکثر مردم (و حیوانات) برای جلوگیری از موقعیت‌های ترسناک دست به هر کاری می‌زنند، اگرچه معتادان آدرنالین در میان ما ممکن است از عجله کوتاه مدت و وضوح ذهنی این حالت احساسی لذت ببرند.

2) تحقیر

تحقیر

تحقیر ممکن است ظریف یا آشکار باشد؛ اما حضور آن در روابط اغلب منجر به سقوط آنها می‌شود.

این شامل نگاه تحقیرآمیز به شخص دیگری است که خود را بهتر از آنها می‌بینید.

ممکن است فقط گهگاه و در رابطه با برخی رویدادها احساس تحقیر کنید (مانند زمانی که رئیسی که برایتان احترام قائل نیست به شما می‌گوید که چه کاری انجام دهید) یا ممکن است در حالت تحقیر تقریباً دائمی زندگی کنید.

اگر این کار را انجام دهید، احتمالاً دوستیابی و ایجاد روابط سالم برای شما سخت است.

3) انزجار

انزجار

انزجار فقط بر اساس حواس پنج‌گانه شما نیست، اگرچه یک جز حسی بزرگ در این احساس وجود دارد.

ممکن است با دیدن سس مایونز روی یک ساندویچ احساس ناراحتی کنید، از رایحه یک عطر قوی بیزارید یا از مفهوم شکست اخلاقی یک نفر در محل کارتان دلسرد شوید؛ اما همه اینها به یک احساس انزجار خلاصه می‌شود.

4) غم و اندوه

غم و اندوه

شاید تشخیص اینکه کسی غمگین است همیشه آسان نباشد؛ اما این یک احساس جهانی است.

شما ممکن است غم و اندوه خود را برای روزها به درون خود هدایت کنید، در حالی‌ که شخص دیگری ممکن است غم و اندوه را با خشم ترکیب کند.

غم و اندوه صرفاً یک احساس در طیف ناشاد بودن است.

از یک طرف، ممکن است کمی ناامید شوید که رستوران مورد علاقه‌تان غذای مورد علاقه‌تان را از منوی خود حذف کرده است و از طرف دیگر، ممکن است به خاطر درگذشت یکی از عزیزانتان غمگین شوید.

5) خشم

خشم

بر خلاف احساسات خودکفاتر مانند ترس یا غم، خشم فعال‌تر بوده  و در اثر چیزی یا کسی است.

این که نمود این احساس چیست، می‌توان گفت یک فرد عصبانی ممکن است سعی کند وضعیت خود را با شلاق زدن فیزیکی یا کلامی اصلاح کند؛ اما عصبانیت همیشه بد نیست.

تجربه خشم می‌تواند به ما کمک کند بفهمیم که چه زمانی احساس می‌کنیم فرسوده شده‌ایم، به او خیانت کرده‌ایم یا توسط شخص دیگری ناامید شده‌ایم.

6) شادی

شادی

شادی یا خوشبختی  زمانی می‌تواند اتفاق بیفتد که تنها هستید؛ اما معمولاً این احساس را با افراد دیگری که دوست دارید با آنها به اشتراک می‌گذارید.

شما ممکن است احساس شادی شدیدی داشته باشید و در طی این احساس، ارتباط بیشتری با دیگران گرفته و تجربه شادی خود را به دیگران منتقل نمایید.

7) سورپرایز

سورپرایز

غافلگیری یک واکنش آنی و غریزی به چیزی است که انتظارش را نداشتید.

تشخیص یک فرد متعجب، صرف نظر از اعتقادات یا فرهنگش، به دلیل نگاه شوکه کننده‌اش آسان است؛ حتی اگر این حالت فقط برای یک ثانیه روی صورتش بماند.

2-2# احساسات ثانویه چیست؟

احساسات ثانویه برای درک نیاز به زمینه دارند.

آنها در هر فرهنگ در سراسر جهان به یک معنا نیستند.

در یک فرهنگ، شخصی ممکن است احساس غرور کند (یک احساس ثانویه)؛ زیرا در مقابل یک گروه برای مشارکت قابل توجهی مورد تأیید قرار گرفته است.

فرد دیگری در فرهنگی که برای حفظ دستاوردهای خود ارزش قائل است، ممکن است زمانی که در ملاعام از آنها فراخوانی می‌شود، احساس ناراحتی کند.

حسادت یکی دیگر از احساسات ثانویه است که معمولاً به فرهنگ و تربیت افراد بسیار خاص است؛ اما این که انواع این نوع احساس چیست، می‌توان موارد زیر را یاد کرد:

1) عشق

وقتی عشق را تجربه می‌کنیم، بدن ما هورمون‌های مثبت تولید می‌کند.

هنگامی که با اعضای عزیز خانواده، فرزندان، شرکا یا دوستان ارتباط برقرار می‌کنیم، احساس سرخوشی می‌کنیم.

عشق جایگاه ما را در جوامع و محیط‌هایمان به ما یادآوری می‌کند.

عشق از محل آسیب پذیری ناشی می‌شود، زیرا پیوندهای اجتماعی از طریق اشتراک گذاری و قدردانی متقابل ایجاد می‌شود.

ابراز فیزیکی عشق بسته به رابطه و شخص متفاوت است؛ اما بسیاری از آنها این احساس را از طریق در آغوش گرفتن، گرفتن دست یا بوسیدن نشان می‌دهند.

2) حسادت

حسادت احساسی است که ناشی از میل به دستیابی به آنچه دیگران دارند، است.

به‌ عنوان‌ مثال، افراد می‌توانند به متعلقات، ویژگی‌ها، مشاغل یا ارتباطات اجتماعی حسادت کنند و معتقد باشند که سزاوارتر این چیزها هستند.

در برخی موارد، این احساس از خشم و تحقیر سرچشمه می‌گیرد و نمونه‌ای عالی از نحوه ارتباط احساسات ما است.

حسادت وقتی که به آن توجهی نشود، می‌تواند تشدید شود.

حسادت کردن به کسی برای چیزی که کمبودش را دارید مضرتر خواهد بود.

تمرکز بر چیزهایی که ندارید می‌تواند منجر به کاهش عزت نفس، نفرت از خود و تحقیر زندگی شما شود.

در عوض، حسادت مفید باعث می‌شود تا به نقاط قوت خود توجه کرده و تغییرات مثبت را دنبال کنید.

3) احساس گناه

افراد به خاطر رفتارهای خارج از ارزش‌ها، اخلاقیات یا انتظارات خود احساس گناه می‌کنند.

مواقع دیگر ممکن است ما به خاطر انجام ندادن کاری احساس گناه کنیم.

احساس گناه همچنین می‌تواند از پشیمانی ناشی شود.

احساس گناه شبیه اضطراب است؛ زیرا ممکن است تنش عضلانی خود گودالی احساس کنید؛ ولی مسئله این است که آثار این احساس چیست؟

اجازه دادن به این احساسات می‌تواند شما را بی‌قرار کرده و به مشکلات سلامت روانی، از جمله اعتمادبه‌نفس پایین، علائم افسردگی و استرس کمک کند.

4) شرم

شرم اغلب از احساس گناه ناشی می‌شود.

ما می‌توانیم به دلایل بی شماری احساس شرم کنیم؛ مانند کوتاه آمدن مکرر از انتظارات شخصی یا بیرونی، مورد آزار و اذیت قرار گرفتن به خاطر تفاوت‌هایمان یا احساس بی ارزشی برای عشق.

این احساسات می‌توانند در تمام جنبه‌های زندگی ما نفوذ کنند و احتمالاً منجر به افسردگی، انزوا و مشکلات روابط شوند.

متأسفانه، شرم به ندرت قابل توجیه است، زیرا ما اغلب باورهای نادرست خود را درونی می‌کنیم.

به‌ عنوان‌ مثال، بزرگ شدن با والدین غافل یا بی‌تفاوت می‌تواند باعث شود باور کنیم که شایسته توجه، مراقبت یا حمایت نیستیم.

به این صورت که از خود و ویژگی‌هایی که مراقبان ما نادیده گرفته یا مورد تمسخر قرار می‌دهند، احساس شرمندگی می‌کنیم.

5) سپاسگزاری

سپاسگزاری به معنای قدردانی عمیق از چیزی یا کسی است، مانند طبیعت، مهربانی دیگران، خانواده‌هایمان یا زندگی‌هایی که ساخته‌ایم.

بسیاری از احساسات مثبت، مانند شادی و رضایت نیز می‌توانند قدردانی را همراهی کنند.

تمرین قدردانی می‌تواند به معنای توجه به نفس و قدردانی از عملکرد بدن شما باشد.

شما همچنین می‌توانید این احساس را با گفتن به کسی که برای او ارزش و اهمیت قائل هستید، نشان دهید.

6) تنهایی

تنهایی زمانی ایجاد می‌شود که نتوانیم به دلایل دوری، پویایی ضعیف روابط یا انزوا با دیگران ارتباط برقرار کنیم.

همچنین در صورت احساس سوءتفاهم، حتی در حضور دیگران هم احساس تنهایی کنیم؛ اما نتیجه این احساس چیست، این احساس می‌تواند منجر به مشکلات طولانی‌ مدت از جمله ناامیدی، مصرف مواد و حتی بیماری‌های جسمی شود.

7) بی تفاوتی

بی تفاوتی

بی تفاوتی می‌تواند یک احساس ناراحت کننده باشد.

افراد اغلب احساس بی‌حسی می‌کنند و از فعالیت‌هایی که زمانی از آنها لذت می‌بردند، لذت نمی‌برند.

بسیاری ممکن است با کمبود انگیزه یا قطع ارتباط با دیگران دست‌وپنجه نرم کنند.

ما می‌توانیم به دلایل زیادی بی‌تفاوتی را تجربه کنیم؛ اما این کاهش لذت در زندگی اغلب از شرایط سلامت روانی مانند افسردگی یا اضطراب ناشی می‌شود.

8) خجالت

خجالت

افراد ممکن است پس از انحراف از هنجارهای اجتماعی، مرتکب اشتباه یا مواجهه با طردشدن احساس خجالت کنند.

این احساس اغلب ناشی از ترس از قضاوت است، به این معنی که ممکن است فردی بر اساس رفتار خود از واکنش‌ها و نظرات دیگران بترسد.

افکار نشخوارکننده، اضطراب، انزوا یا افسردگی اغلب با خجالت همراه هستند.

خجالت می‌تواند از نظر فیزیکی به‌صورت سرخ شدن گونه‌ها، لکنت زبان، عرق کردن یا ضربان قلب تند ظاهر شود.

3-2# احساسات پیچیده

هر دو عواطف اولیه و ثانویه بدون در نظر گرفتن اینکه کجا زندگی می‌کنید، چه دینی دارید و با چه زبانی بزرگ شده‌اید، به راحتی قابل تشخیص هستند؛ ولی روش تشخسص نوع پیچیده احساس چیست؟

احساسات پیچیده ترکیبی از هر دو احساسات اولیه و ثانویه هستند که رمزگشایی آنها دشوارتر است.

به‌ عنوان‌ مثال، اگر هم‌زمان از چیزی – از یک شخص، حیوان یا حتی یک مفهوم – می‌ترسید و در عین‌ حال عصبانی هستید، این ترکیب پیچیده از احساسات ممکن است به‌ عنوان نفرت ثبت شود.

3# عوامل موثر در احساس

عوامل موثر در احساس

شناخت ما بر احساس ما تأثیر می‌گذارد. این بدان معنی است که نحوه دیدن و درک ما از همه چیز در اطرافمان، بر احساس ما تأثیر می‌گذارد.

ما برای درک این که عوامل موثر در احساس چیست، تمایل داریم از یک فرمول بسیار ساده به ترتیب دقیق پیروی کنیم:

  • فکرکردن (تفکر ما بر احساس ما تأثیر می‌گذارد.)
  • احساس (آنچه و چگونه احساس می‌کنیم بر رفتارهای ما تأثیر می‌گذارد.)
  • رفتار کردن (ما در نتیجه آنچه فکر می‌کنیم و احساس می‌کنیم رفتار می‌کنیم.)

در همین راستا حتماً به نحوه تفسیر وقایع و سایر افراد اطراف خود دقت کنید.

گاهی اوقات یک تعدیل ساده در نحوه درک شخص یا چیزی، می‌تواند زنجیره کاملاً جدیدی از پاسخ‌ها را ایجاد کند.

4# نقش احساس در سلامت روان

نقش احساس در سلامت روان

هنگامی که احساسات نادیده گرفته می‌شوند، به سیستم بدن ما می‌گویند که این احساس ناامن است و آن را تشدید می‌کند.

وقتی احساسات ناامن هستند، خود را کامل نمی‌کنند، یعنی در بدن باقی می‌مانند.

این می‌تواند منجر به افسردگی، اضطراب یا سایر نگرانی‌های مربوط به سلامت روان شود.

بدون ابراز احساسات خود با دیگران، روابط ما با دیگران می‌تواند منجر به افزایش تنهایی یا افسردگی شود.

به همین منظور، تکنیک‌های مناسب تنظیم هیجانی به فرد اجازه می‌دهد تا ضمن اتخاذ تصمیمات واکنش مؤثر، احساسات خود را احساس کند.

تنظیم هیجان راهبردی است که به افراد اجازه می‌دهد نه‌تنها بر احساساتی که احساس می‌کنند؛ بلکه بر شدت نشان دادن و واکنش بدنشان به آنها تأثیر بگذارند.

5# چرا احساسات می‌توانند باعث مشکل شوند؟

چرا احساسات می‌توانند باعث مشکل شوند؟

بسیاری از ما از دوران کودکی آموخته‌ایم که احساسات طبیعی خود را نادیده بگیریم و سرکوب کنیم.

اغلب اوقات به ما آموخته‌اند که احساساتی که تجربه می‌کنیم بد هستند یا ما را بد می‌کنند.

در نتیجه، ما یاد می‌گیریم که آنها را نادیده بگیریم و حتی وجود آنها را انکار کنیم.

با این‌ حال، آنچه ما احساس می‌کنیم می‌تواند قدرتمند باشد، قدرتمندتر از آن چیزی که اکثر ما تصور می‌کنیم.

به هر طریقی، احساسات ما برای ابراز شدن مبارزه خواهند کرد.

گاهی بیان آنها سالم و گاهی بیان آنها ناسالم و حتی مضر است.

این که پیامدهای سرکوب احساس چیست، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • اضطراب، آشفتگی و اندوه
  • مشکلات خشم، پرخاشگری و رفتارهای انفجاری
  • تجربه فوبیا و ترس‌های غیر قابل توضیح
  • اختلال در خوردن و اعتیاد به مواد
  • مشکل در تجربه روابط سالم
  • ارتباط ضعیف و پرخاشگری منفعلانه
  • ایجاد دیدگاه بدبینانه طولانی مدت در مورد زندگی
  • احساس عزت نفس پایین، شرم، گناه و ارزش خود پایین

برای تجربه احساس بهتر، بسیار مهم است که یاد بگیرید احساسات خود را بشناسید و در آغوش بگیرید.

گام بعدی این است که یاد بگیرید چگونه به طور مؤثر کلامی بیان کنید تا از عواقب احساسات سرکوب شده و انکار شده اجتناب نمایید.

به یاد داشته باشید، ما مجبور نیستیم به آن چیزی که احساس می‌کنیم عمل نماییم یا تبدیل شویم.

به عبارت دیگر، فقط به این دلیل که ممکن است احساس عصبانیت کنیم به این معنا نیست که باید عصبانی رفتار کنیم.

من می‌توانم یاد بگیرم که با خیال راحت با احساساتم ارتباط برقرار کنم بدون اینکه به معنای واقعی کلمه احساساتی شوند.

نتیجه گیری

احساسات واکنش‌های ذهنی به عوامل بیرونی یا درونی مانند افکار، افراد، استرس یا رویدادها هستند.

فعل‌ و انفعال پیچیده‌ای از آگاهی، پاسخ‌های فیزیولوژیکی و رفتارها این تجربیات را هدایت می‌کند و افراد می‌توانند احساس خود را به روش‌های بی‌شماری ابراز کنند.

انواع مختلفی از احساسات در یک طیف رخ می‌دهد و می‌تواند ترکیبی از لذت و نارضایتی باشد.

تجربیات احساسی، تا حدی از طریق پردازش و ادغام اطلاعات از روش‌های حسی مختلف، هدایت می‌شوند.

درک اینکه چگونه سیستم‌های ادراکی و عاطفی با یکدیگر تعامل می‌کنند تا احساسات ذهنی را به وجود آورند، موضوعی مهم، پیچیده و چالش‌برانگیز است که نیازمند رویکردهای جدید و تفکر یکپارچه است که اصول ادراک حسی سطح پایین را با فرایندهای شناختی و عاطفی سطح بالاتر ترکیب می‌کند.

درباره نویسنده : معصومه آذری

معصومه آذری
معصومه آذری کارشناسی ارشد مهندسی برق هستم. علاقه‌مند به مطالعه و یادگیری در حوزه فنی و فناوری‌های نوین.

نظرتون درباره این مقاله چیه؟
ما رو راهنمایی کنید تا اون رو کامل تر کنیم و نواقصش رو رفع کنیم.
توی بخش دیدگاه ها منتظر پیشنهادهای فوق العاده شما هستیم.

ارسال دیدگاه