عبور از جریانهای رقابتی صنعت تجارت الکترونیک، مستلزم آن است که کسبوکارها دائماً در حال نوآوری و تطبیق استراتژیهای خود برای تضمین سهم بازار و دستیابی به رشد پایدار باشند.
در همین راستا، چارچوبهای استراتژی اقیانوس آبی و قرمز، روشهای متضادی را برای درک و تعامل با رقابت در بازار ارائه میدهند.
در حالی که استراتژی اقیانوس قرمز بر مبارزه با رقبا در بازارهای موجود تمرکز دارد، استراتژی اقیانوس آبی ایجاد فضاهای جدید بازار را تشویق میکند و رقابت را بیاهمیت جلوه میدهد.
این مقاله به مقایسه دقیقی از استراتژی اقیانوس آبی و قرمز میپردازد، پیامدهای آنها را برای کسبوکارها فعال میکند و نمونههایی از شرکتهایی را نشان میدهد که هر رویکرد را با موفقیت در حوزه تجارت الکترونیک پیادهسازی کردهاند.
از طریق این کاوش، هدف ما ارائه بینشهای ارزشمندی در مورد چگونگی پیمایش کسبوکارها در آبهای وسیع و پرتلاطم تجارت الکترونیک و بهرهگیری از این استراتژیها برای پیشروی و دستیابی به موفقیت است.
1# استراتژی اقیانوس قرمز و آبی

چارچوبهای استراتژی زیادی وجود دارد که میتواند به شما در هدایت مشتریتان در مسیر درست کمک کند.
استراتژی اقیانوس آبی و قرمز دو نمونه از این چارچوبها هستند که مشاوران در سراسر جهان برای کمک به کسبوکارها در تعریف و دستیابی به چشمانداز بلندمدت خود از آنها استفاده میکنند.
این که این دو استراتژی چه مفهومی دارند، در ادامه آمده است:
1-1# استراتژی اقیانوس آبی

استراتژی اقیانوس آبی نشاندهنده تغییر الگو از نبرد مرسوم برای سهم بازار به ایجاد فضاهای جدید و بلامنازع بازار است.
این استراتژی درباره ورود به عرصههای نوآوری و پتانسیلهای بکر فراتر از میدانهای نبرد اشباعشده اقیانوس سرخ است.
در مقایسه استراتژی اقیانوس آبی و قرمز، این استراتژی، کسبوکارها را تشویق میکند تا با اختراع صنایع جدید یا بازآفرینی صنایع موجود، از رقابت مستقیم اجتناب کنند و در نتیجه رقابت را بیاهمیت جلوه دهند.
جوهره استراتژی اقیانوس آبی در کشف و بهرهبرداری از جایگاههای جدیدی است که ارزش منحصربهفردی را به مشتریان ارائه میدهند و در نتیجه تقاضای تازه و فرصتهایی را برای رشد ایجاد میکنند.
این حرکتی از رقابت در محدوده بازارهای موجود به ایجاد بازارهای جدید و گسترش مرزهای صنعت است.
در چشمانداز مدیریت استراتژیک، استراتژی اقیانوس آبی توسط شرکتهایی که از مدل خردهفروشی سنتی جدا شدهاند تا چیزی کاملاً جدید به مصرفکنندگان ارائه دهند، نمونهای بارز است.
این کسبوکارها بر تمایز و نوآوری تمرکز میکنند و محصولات، خدمات یا مدلهای کسبوکاری را ایجاد میکنند که قبلاً وجود نداشتند.
با انجام این کار، آنها نهتنها بخشهای جدیدی از مشتریان را جذب میکنند؛ بلکه خود را بهعنوان رهبر در فضاهای جدید بازار تثبیت میکنند.
در بررسی استراتژی اقیانوس آبی و قرمز، یکی از جنبههای کلیدی استراتژی اقیانوس آبی، تمرکز بر نوآوری در ارزش است، به این صورت، ارائه ارزش استثنایی به مشتریان به روشهایی که قبلاً انجام نشده است.
این میتواند شامل استفاده از فناوری برای بهبود تجربه خرید، اتخاذ یک مدل کسبوکار منحصربهفرد که نیازهای برآورده نشده مشتری را برطرف میکند و یا ایجاد محصولی باشد که عملکرد را به روشی بدیع ترکیب میکند.
1) مثالی از استراتژی اقیانوس آبی
Shopify بهعنوان نمونهای قدرتمند از استراتژی اقیانوس آبی در عمل در بخش تجارت الکترونیک عمل میکند.
Shopify به جای رقابت مستقیم با بازارهای آنلاین موجود، با ارائه بستری که به مشاغل کوچک تا متوسط امکان میدهد تا فروشگاههای آنلاین خود را بهراحتی ایجاد کرده و فضای جدیدی را ایجاد کنند.
در راستای بهرهوری استراتژی اقیانوس آبی و قرمز، این رویکرد، تقاضای قابل توجهی را در بین کارآفرینان و صاحبان مشاغل کوچک برای یک راهحل تجارت الکترونیک کاربرپسند و قابلتنظیم ایجاد کرد.
Shopify با تمرکز بر سادهسازی فرایند فروش آنلاین و ارائه پشتیبانی و منابع گسترده، نهتنها ورود مشاغل بیشماری را به دنیای تجارت الکترونیک تسهیل کرده است؛ بلکه یک استاندارد صنعتی جدید نیز ایجاد کرده است.
موفقیت Shopify بر پتانسیل استراتژی اقیانوس آبی برای تعریف مجدد بازارها و ایجاد فرصتهای جدید برای رشد و نوآوری در تجارت الکترونیک تأکید دارد.
2) مزایای استراتژی اقیانوس آبی
- کسبوکارها میتوانند بازارهای بلامنازعی ایجاد کنند که فرصتهای جدیدی داشته باشند.
- این چارچوب، دیدگاه جدیدی ارائه میدهد و تفکر غیرمتعارف در مورد ایجاد ارزش برای مصرفکننده را تشویق میکند.
- فرایند اقیانوس آبی به شرکتها کمک میکند تا نیازها و خواستههای مشتری را عمیقتر درک کنند.
- این امر، الزامات استراتژیک را از رقابت دور کرده و به سمت تمایز سوق میدهد.
3) معایب و محدودیتهای احتمالی استراتژی اقیانوس آبی
- موفقیت این استراتژی به منابع، استعدادها و جایگاه سازمان در بازار بستگی دارد و این ریسک وجود دارد که تلاشها به خلق اقیانوس آبی منجر نشود.
- ایجاد تعادل بین الزامات استراتژیک دوگانه (کاهش هزینه و ارزش خریدار) میتواند برای سازمانها زمان و تلاش زیادی ببرد.
- موانع سازمانی، مانند کمبود منابع و فقدان همسویی استراتژیک، میتوانند بر نتایج استراتژی اقیانوس آبی تأثیر بگذارند.
- کسبوکارها باید مشتریان کافی را جذب کنند تا صرفهجویی ناشی از مقیاس ایجاد کنند و رقابت فوری را منصرف کنند.
- بازارهای اقیانوس آبی سرانجام با ظهور رقبا به اقیانوسهای قرمز تبدیل میشوند.
4) ابزارهای استراتژی اقیانوس آبی
- نوآوری ارزش: ترکیبی از تمایز و بهرهوری هزینه برای خلق ارزش برای مشتریان و کسبوکارها میباشد.
- بوم استراتژیک: به تجسم رقابت و شناسایی فرصتهای نوآوری کمک میکند.
- چارچوب چهار اقدام: شرکتها را در جهت حذف، کاهش، افزایش و ایجاد عناصر ارزش برای یک منحنی ارزش جدید راهنمایی میکند.
- نقشه مطلوبیت خریدار: شکافهای موجود در مطلوبیت را شناسایی کرده و با پرداختن به آنها، تقاضا ایجاد میکند.
2-1# استراتژی اقیانوس قرمز

در بررسی استراتژی اقیانوس آبی و قرمز، استراتژی اقیانوس قرمز، دیدگاه سنتی رقابت در بازار را تجسم میبخشد، جایی که کسبوکارها برای تسلط بر فضاهای موجود بازار با هم رقابت میکنند.
در چنین بازارهایی، شرکتها تلاش میکنند تا از رقبای خود پیشی بگیرند تا سهم بیشتری از تقاضای موجود را به دست آورند که اغلب منجر به نبردی خونین برای تسلط میشود، از این رو رنگ قرمز است.
تمرکز بر شکست دادن رقابت، بهینهسازی هزینهها و به حداکثر رساندن ارزش پیشنهادات فعلی به مشتریان است.
در زمینه تجارت الکترونیک و مدیریت استراتژیک، استراتژی اقیانوس قرمز به وضوح با رقابت شدید بین خردهفروشان آنلاین نشان داده میشود.
شرکتهایی که در این فضا فعالیت میکنند، اغلب درگیر جنگ قیمتها، کمپینهای بازاریابی تهاجمی و بهینهسازی مداوم زنجیرههای تأمین خود برای کسب برتری نسبت به رقبای خود هستند.
هدف، جذب بخش بزرگتری از پایگاه مصرفکننده با ارائه قیمتهای پایینتر، تحویل سریعتر و خدمات مشتری برتر است.
با این حال، این امر اغلب به قیمت کاهش حاشیه سود و تهدید مداوم ورود تازهواردان یا رقبای موجود که بازی خود را ارتقا میدهند، تمام میشود.
1) مثالی از استراتژی اقیانوس قرمز
برای مثال، بازار آمازون نمونه بارزی از یک محیط اقیانوس قرمز است.
بازار آمازون میدان نبردی است که در آن فروشندگان بیشماری برای جلب توجه و جذب مشتریان یکسان رقابت میکنند.
موفقیت در این عرصه نهتنها نیازمند قیمتگذاری رقابتی و برتری لجستیکی است؛ بلکه درک عمیقی از شیوههای سئو و رفتار مشتری نیز دارد.
فروشندگان باید به طور مداوم در محدوده پلتفرم نوآوری کنند تا متمایز شوند و از استراتژیهایی مانند فهرستبندی بهینه محصولات، تبلیغات هدفمند و استفاده از خدمات تکمیل سفارش آمازون برای اطمینان از دیده شدن و رضایت مشتری استفاده کنند.
استراتژی اقیانوس قرمز در تجارت الکترونیک و مدیریت استراتژیک، برای افراد ترسو مناسب نیست؛ بلکه نیازمند انعطافپذیری، سازگاری و تمرکز بیوقفه بر کارایی و ارزش مشتری است.
2) مزایای استراتژی اقیانوس قرمز
در مقایسه استراتژی اقیانوس آبی و قرمز، استراتژی اقیانوس قرمز مزایای متعددی را ارائه میدهد که به شرح زیر میباشد:
- این امر به کسبوکارها اجازه میدهد تا در بازارهایی با تقاضای ثابت فعالیت کنند.
- شرکتها میتوانند برای ایجاد تمایز، روی قیمت، برندسازی یا کیفیت تمرکز کنند.
- این امر عملیات را با تمرکز روشن بر رهبری هزینه یا تمایز، هماهنگ میکند.
3) چالشهای استراتژی اقیانوس قرمز
استراتژی اقیانوس قرمز در کنار مزایای خود، چالشهایی نیز دارد:
- رقابت شدید میتواند حاشیه سود را کاهش دهد.
- پتانسیل رشد اغلب در بازارهای اشباعشده محدود است.
- نوآوری ممکن است در سایه پیشرفتهای تدریجی، در اولویت دوم قرار گیرد.
4) ابزارهای استراتژی اقیانوس سرخ
- پنج نیروی پورتر: پویاییهای رقابتی، مانند تهدید جایگزینها و قدرت چانهزنی خریداران و تأمینکنندگان را تجزیهوتحلیل میکند.
- تحلیل SWOT: نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها را برای تصمیمگیریهای استراتژیک شناسایی میکند.
- رهبری هزینه در مقابل تمایز: به شرکتها کمک میکند تا تصمیم بگیرند که آیا روی ارائه قیمتهای پایین یا محصولات منحصربهفرد تمرکز کنند.
2# مقایسه استراتژی اقیانوس آبی و قرمز

استراتژی اقیانوس آبی و قرمز دو استراتژی متمایز هستند که به عنوان الگو در اقیانوس وسیع کسبوکار خودنمایی میکنند.
هر کدام روش متفاوتی را برای رقابت و دستیابی به موفقیت بهعنوان یک شرکت نشان میدهند.
از آنجایی که کسبوکارها به دنبال راههای نوآورانه برای متمایزشدن و موفقیت هستند، درک تفاوتهای اساسی بین استراتژی اقیانوس آبی و قرمز عنصر کلیدی برنامهریزی استراتژیک است.
درک تفاوتهای بین اقیانوس آبی و اقیانوس قرمز برای تصمیمگیریهای استراتژیک ضروری است؛ این فقط یک موضوع نظری نیست.
هر رویکرد تأثیر قابلتوجهی بر نحوه برخورد یک شرکت با نوآوری، رقابت و ایجاد ارزش دارد و موفقیت بلندمدت یک شرکت ممکن است به نوع اقیانوسی که در آن حرکت میکند، بستگی داشته باشد.
برای اینکه بفهمیم چه زمانی از کدام استراتژی اقیانوس آبی و قرمز استفاده کنیم، باید تفاوتهای بین هر دو را درک کنیم.
در ادامه مقاله استراتژی اقیانوس آبی و قرمز، این تفاوتها میتواند به صورت زیر بیان گردد:
1-2# بازار
استراتژی اقیانوس قرمز بر بازارهای موجود تمرکز دارد، درحالیکه کل مفهوم استراتژی اقیانوس آبی، شکستن وضع موجود و ارائه چیزی منحصربهفرد و جدید است.
به عنوان مثال، نوشیدنیهای سرد به اقیانوس قرمز تعلق دارند؛ زیرا شرکتهای زیادی آنها را میفروشند.
با این حال، نسل جدیدی از چاپگرهای سهبعدی یا اتومبیلهای الکترونیکی خودران به اقیانوس آبی تعلق دارند.
2-2# رقبا

همانطور که در بالا در مورد استراتژی اقیانوس آبی و قرمز توضیح داده شد، استراتژی اقیانوس قرمز شامل رقابت شدید است، در حالی که کل ایده رقابت در استراتژی اقیانوس آبی بیربط است.
دلیل این امر این است که این استراتژی شامل کاوش بازارهای جدیدی است که نه شرکتهای دیگر و نه مشتریان چیزی در مورد آنها نمیدانند.
3-2# عوامل متمایزکننده
با توجه به کالایی شدن بسیاری از محصولات در اقیانوس قرمز، عامل تمایزنهایی اغلب قیمت است.
اکنون، در اقیانوس آبی، عوامل تمایز زیادی وجود دارد و قیمت میتواند یکی از آنها باشد، اما لزوماً تنها عامل نیست.
به عنوان مثال، اگر نوع جدیدی از تلفن هوشمند در بازار ظاهر شود، تلفن هوشمندی که از همه تلفنهای هوشمند اپل و اندروید بهتر است، عوامل تمایز میتواند شامل تمایز، سهولت استفاده، عملکرد بهتر و غیره باشد.
در این مرحله، شرکتهایی که نوع جدیدی از تلفن هوشمند را تولید میکنند، به دلیل عدم وجود رقبا در بازار، تحت فشار برای کاهش قیمت خود نخواهند بود.
4-2# تقاضا
شرکتهای اقیانوس قرمز برای برآورده کردن تقاضای فعلی بازار با یکدیگر رقابت میکنند؛ اما شرکتهای اقیانوس آبی با نوآوری و آیندهنگری خود، نوع جدیدی از تقاضا را ایجاد میکنند و مشکلاتی را که مشتریان قبلاً نمیدانستند وجود دارد، حل میکنند.
این موارد از تفاوت استراتژی اقیانوس آبی و قرمز را میتوان اینگونه بسط داد، واگرایی استراتژیک بین رویکردهای اقیانوس قرمز و اقیانوس آبی، مسیرهای متمایزی را برای موفقیت در بازار به کسبوکارها ارائه میدهد که هر کدام مجموعه اصول و نتایج خاص خود را دارند.
در قلب استراتژی اقیانوس قرمز، نبرد برای سهم بازار در مرزهای موجود صنعت قرار دارد.
این رویکرد با یک بازی با حاصل جمع صفر مشخص میشود که در آن سود یک شرکت، ضرر دیگری است و منجر به افزایش رقابت و اغلب مسابقهای به سمت پایین از نظر قیمتگذاری و حاشیه سود میشود.
شرکتهایی که در اقیانوسهای قرمز فعالیت میکنند، بر عملکرد بهتر از رقبای خود از طریق بهبودهای تدریجی در هزینه، کیفیت و خدمات تمرکز میکنند.
تأکید بر درک و بهرهبرداری از تقاضای موجود است و نوآوری اغلب با هدف افزایش جذابیت پیشنهادات فعلی بهجای ایجاد تقاضای جدید انجام میشود.
برعکس، استراتژی اقیانوس آبی تمرکز را از رقابت به خلق کردن تغییر میدهد.
این استراتژی، کسبوکارها را تشویق میکند تا فراتر از فضاهای بازار اشباعشده اقیانوسهای قرمز، سرمایهگذاری کنند تا بازارهای جدیدی را کشف یا اختراع کنند که در آنها رقابت کم یا وجود ندارد.
این استراتژی در مورد مبارزه بر سر یک منبع سود روبهکاهش نیست؛ بلکه در مورد گسترش خود فضای بازار و در نتیجه ایجاد فرصتهای رشد و سود جدید است.
استراتژی اقیانوس آبی بر نوآوری ارزش متکی است که شامل ارائه ارزش بیسابقه به مشتریان به روشی است که قبلاً انجام نشده است.
این میتواند به معنای توسعه محصولات، خدمات یا مدلهای کسبوکار جدیدی باشد که به بازارهای کاملاً جدید دسترسی پیدا میکنند.
هدف این است که با تغییر قوانین بازی و فعالیت در فضای بازاری که عاری از رقبا است، رقابت را بیاهمیت کنیم.
3# چه زمانی کدام استراتژی را انتخاب کنید؟

فرقی نمیکند کدام طرف استراتژی اقیانوس آبی و قرمز را انتخاب میکنید، اصل این است که برای مشتری ارزش ایجاد کنید و به طور مداوم پیشنهاد خود را بهبود بخشید.
تلاطم بازار میتواند در هر زمانی رخ دهد.
برای مثال، یک جنگ قیمتی طولانی با یک رقیب جدید غیرمنتظره ممکن است شما را مجبور کند از اقیانوس قرمز به اقیانوس آبی تغییر رویه دهید.
با این حال، اقیانوسهای آبی ایدهآل نیستند.
پیدا کردن و آگاه کردن مشتریان از مزایای محصول ممکن است زمان و تلاش زیادی ببرد.
حتی اگر یک بار با موفقیت یک اقیانوس آبی ایجاد کرده باشید، به زودی رقابتی پدیدار خواهد شد.
در نهایت، اقیانوس آبی شما به یک اقیانوس قرمز تبدیل خواهد شد.
در نهایت، انتخاب بین استراتژیهای اقیانوس قرمز و آبی به چشمانداز، تحمل ریسک و قابلیتهای نوآوری شرکت بستگی دارد.
هر دو استراتژی مزایای خود را دارند؛ اما ماهیت پویای تجارت الکترونیک مستلزم بررسی دقیق زمان رقابت و زمان ایجاد است.
هر دو استراتژی اقیانوس آبی و قرمز را میتوان با موفقیت برای محصولات مختلف در یک سازمان به کار برد.
4# نتایج انتخاب استراتژی مناسب

در مواجهه با رقابت بیرحمانه، چارچوب استراتژی اقیانوس آبی در مقابل اقیانوس قرمز، انتخاب روشنی را پیش روی کسبوکارها قرار میدهد.
در حالی که استراتژی اقیانوس قرمز به دنبال دستاوردهای تدریجی در بازارهای شناختهشده است، استراتژی اقیانوس آبی با هدف نوآوری تحولآفرین، ایجاد بازارهای جدید و تعریف مجدد صنایع فعالیت میکند.
شرکتهایی مانند سیرک دو سولی، نینتندو، اوبر و اسپاتیفای با ایجاد اقیانوسهای آبی با شجاعت استراتژیک و بینش مشتری به شهرت رسیدند.
اگر کسب و کار شما در اقیانوس قرمز گیر کرده است و به دنبال رشد چشمگیر هستید، همین امروز شروع یک طرح اقیانوس آبی را در نظر بگیرید.
با نوآوری متفاوت، موقعیت رقابتی خود را تقویت کنید.
با چشمانداز، فرایند و رهبری مناسب، آبی شدن نه تنها ممکن است؛ بلکه برای مرحله بعدی رشد شما ضروری میباشد.
نتیجهگیری
به طور خلاصه، در حالی که اقیانوس قرمز با رقابت مستقیم و بهبود مستمر مشخص میشود، اقیانوس آبی با نوآوریهای تحولآفرین و ایجاد فضاهای جدید تعریف میشود.
شرکتهایی که به دنبال فراتر رفتن از مرزهای رقابت متعارف و ورود به قلمرو وسیعتر و امیدوارکنندهتر هستند، باید درک کنند که چگونه عوامل رقابت در این دو رویکرد استراتژی اقیانوس آبی و قرمز به طور متفاوت موردتوجه قرار میگیرند.
اقیانوس آبی فرصتهای بیشماری را ارائه میدهد که هنوز مورد بررسی قرار نگرفتهاند.
در اینجا، شرکتها از رقابت مستقیم اجتناب میکنند و بر نوآوری و ایجاد بازارهای جدید تمرکز میکنند.
سازمانها میتوانند با تمرکز بر تمایز و جستجوی مکانهایی که رقابت در آنها حداقل است، آبهای آرامتری برای رشد پیدا کنند.
این مفهوم، مرز روشنی بین استراتژی اقیانوس آبی و قرمز ترسیم میکند.
درک این چارچوب، شرکتها را برای تغییر از رقابت به نوآوری و رشد مجهز میکند.
نظرتون درباره این مقاله چیه؟
ما رو راهنمایی کنید تا اون رو کامل تر کنیم و نواقصش رو رفع کنیم.
توی بخش دیدگاه ها منتظر پیشنهادهای فوق العاده شما هستیم.

