طراحیهای گرافیکی به وفور در اطراف ما یافت میشود، از لوگوی براق روی محصول مورد علاقه شما گرفته تا تبلیغات چشمنواز رسانههای اجتماعی.
این طرحها میتوانند انتخابها، عادات و احساسات ما را از طریق استفاده استراتژیک از رنگها یا قرار دادن دقیق عناصر کنار هم تحت تأثیر قرار دهند.
با درک اصول طراحی گرافیک، میتوان تصاویری ساخت که نه تنها زیبا به نظر میرسند؛ بلکه پیام شما را به شکلی مؤثر به مخاطب ارائه میدهند.
در این مقاله به بررسی اصول طراحی گرافیک خواهیم پرداخت.
1# اصول طراحی گرافیک

در این بخش به بررسی اصول طراحی گرافیک خواهیم پرداخت.
1-1# تعادل
تعادل به نحوه توزیع وزن بصری صفحه اشاره دارد.
هر عنصر دارای وزن بصری متفاوتی است.
به عنوان مثال، یک عنوان بزرگ، پررنگ و بافت دار، وزن بصری بیشتری نسبت به متن کوچکی دارد که با فونت سبک و نازک نوشته شده است.
به همین ترتیب، یک شکل روشن و رنگارنگ نسبت به یک خط ساده چشم نوازتر به نظر میرسد.
تعادل یکی از اصول طراحی گرافیکی مهم است؛ زیرا بر درک بیننده از طرح کلی تأثیر میگذارد و چشم او را به سمت عناصر سنگینتر میکشاند.
تعادل، همچنین به ایجاد ساختار کمک کرده و مطمئن میشود که عناصر طراحی فردی به شکلی هماهنگ کنار هم قرار میگیرند.
1) نحوه ایجاد تعادل
نحوه اعمال این اصل طراحی به نوع تعادلی که میخواهید ایجاد کنید، بستگی دارد.
برای تعادل متقارن، صفحه را به نصف تقسیم کرده و عناصر طراحی را به صورت مساوی در دو طرف محور مرکزی توزیع کنید.
هر نیمه از طراحی وزن بصری مشابهی را در خود نگه میدارد و حس رسمی و قابل پیش بینی بودن را ایجاد میکند.
تعادل متقارن در طراحی گرافیک کمی شبیه چهره انسان است که در هر دو طرف آن ویژگیهای یکسانی دارد.
اگر میخواهید به طراحی پویاتر و غیرمتعارف برسید، میتوانید با تغییر وزن بصری در بخشهای مختلف، تعادل نامتقارن ایجاد کنید.
تعادل شعاعی شامل قرار دادن عناصر در اطراف یک نقطه مرکزی است.
این امر میتواند یک نقطه کانونی قوی برای طراحی ایجاد کرده یا از آن برای انتقال حرکت استفاده کند.
2-1# هم ترازی
Alignment نحوه قرارگیری هر عنصر در رابطه با عناصر دیگر در صفحه را در نظر میگیرد.
آشناترین مثال، تراز متن است.
به این فکر کنید که چگونه هنگام تایپ کردن در Google Doc یا نوشتن یک کارت تولد، متن را به روش خاصی، تراز میکنید.
همین اصل در طراحی گرافیک نیز صدق میکند.
1) نحوه ایجاد تراز
طراحان گرافیک معمولاً از یک سیستم شبکهای برای ترسیم ساختار نامرئی زیرین طرحهای خود استفاده میکنند؛ مشابه با روشی که ممکن است در کلاس ریاضی یا علوم در مدرسه از کاغذ گراف استفاده کرده باشید.
با توجه به این که چگونه عنصر A باید در رابطه با عناصر B ،C و D تراز شود، ساختار شبکهای را ایجاد کنید به گونهای که شرایط ایجاد ترازهای طراحی را به خوبی در نظر گرفته باشد.
شما نیازی به استفاده از یک نوع تراز در سراسر طراحی ندارید.
بسته به اثر کلی که ایجاد میکنید، ممکن است ترکیبی از تراز چپ، مرکز و راست استفاده کنید.
3-1# کنتراست
یکی دیگر از اصول طراحی گرافیک کنتراست است که به تمایز بین عناصر مختلف طراحی کمک میکند.
این امر تضمین میکند که عناصر خاصی برجسته شده، توجه بیننده و درک آنها از صفحه را هدایت میکند.
کنتراست، همچنین برای دسترسی بسیار مهم بوده و تضمین میکند که متن به وضوح خوانا است و بیننده میتواند به راحتی عناصر جداگانه را تشخیص دهد.
نبود کنتراست ممکن است طرحی ایجاد کند که برای افراد دارای اختلالات بینایی غیرقابل دسترس باشد.
اگر این اصل طراحی گرافیکی را نادیده بگیرید، نه تنها زیبایی شناسی طراحی خود را تحت تأثیر قرار میدهید؛ بلکه روی در دسترس بودن آن نیز تأثیر میگذارید.
1) نحوه ایجاد کنتراست
میتوان از طریق موارد زیر کنتراست ایجاد کرد:
- اندازه (عناصر بزرگ در مقابل کوچک)
- وزن خط (ضخیم در مقابل نازک)
- رنگ (روشن در مقابل تیره)
- بافت
- فضای سفید
به تضاد بین متن و پس زمینه توجه ویژه ای داشته باشید؛ زیرا این امر بر خوانایی و دسترسی تأثیر میگذارد.
از قرار دادن متن مستقیماً روی پس زمینه بافت دار یا روی تصویر خودداری کنید و مطمئن شوید که کنتراست رنگی کافی وجود دارد.
به خاطر داشته باشید که تضاد در اصل سلسله مراتب نیز نقش دارد.
عناصری که از طریق کنتراست بالاتر برجسته میشوند، به صورت خودکار توجه بیننده را جلب کرده و اهمیت بیشتری پیدا میکنند.
4-1# رنگ
رنگ در طراحی گرافیکی فوق العاده قدرتمند بوده و برای دستیابی به تعادل، هارمونی و کنتراست استفاده میشود.
رنگ همچنین حالت کلی طرح را تعیین کرده و احساسات، عواطف یا تداعی خاصی را در بیننده برمیانگیزد.
به این ترتیب، نقش مهمی در انتقال پیام مورد نظر و تقویت هویت برند و برندسازی ایفا میکند.
به صورت کلی، رنگ یک فرصت عالی برای طراحان گرافیک است تا تأثیر بصری قویای داشته باشند.
1) نحوه استفاده از رنگ در طرح
نحوه استفاده از رنگ توسط نظریه رنگ و روانشناسی رنگ تعیین میشود.
تئوری رنگ ساختاری دارد که به شما کمک میکند، بفهمید چه رنگهایی با هم هماهنگ بوده و چگونه ترکیب رنگهای مختلف میتواند جلوه متفاوتی ایجاد کند.
رابطه بین رنگهای اولیه، ثانویه و درجه سوم و همچنین تاثیر رنگ، اشباع و روشنایی را در نظر بگیرد.
روانشناسی رنگ به این موضوع میپردازد که چگونه رنگهای مختلف میتوانند بر احساسات، خلق و خوی و رفتار افراد تأثیر بگذارند.
به عنوان مثال، زرد ممکن است با خوش بینی همراه باشد، در حالی که آبی، حس آرامش را برمیانگیزد.
هنگام انتخاب پالت رنگی خود، به این فکر کنید که میخواهید، مخاطب هنگام درک طرح شما چه احساسی داشته باشد.
همانگونه که از پالت رنگی خود استفاده میکنید، در نظر بگیرید که چگونه میتوان از رنگ برای ایجاد کنتراست، جلب توجه بیننده و ایجاد حس تعادل کلی در طراحی استفاده کرد.
5-1# سلسله مراتب
از دیگر اصول طراحی گرافیک سلسله مراتب است که به بیننده میگوید کدام عناصر در صفحه بیشترین اهمیت را دارند.
برای مثال، اگر در حال طراحی اثر هنری برای جلد کتاب هستید، باید به عنوان کتاب اهمیت خاصی در سلسله مراتب بصری بدهید.
طراحان گرافیک، سلسله مراتب را از طریق اندازه و مقیاس ایجاد میکنند. عناصری که بزرگتر به نظر میرسند، مهمتر تلقی میشوند.
آنها همچنین از کنتراست و رنگ استفاده کرده تا مطمئن شوند که عناصر و اطلاعات مهم برجسته میشوند.
یکی دیگر از جنبههای کلیدی سلسله مراتب بصری، موقعیت عناصر در صفحه است.
عناصری که بالاتر یا در مرکز طراحی ظاهر میشوند، توجه بیننده را به خود جلب میکنند.
1) نحوه ایجاد سلسله مراتب
تمامی اطلاعاتی را که از طریق طرح خود ارائه میدهید در نظر بگیرید و آن را از نظر اهمیت سازماندهی کنید. (از نظر ذهنی یا با نوشتن آن)
سپس تصمیم بگیرید که چگونه میتوانید به مهمترین عناصر برجستگی بصری بیشتری بدهید.
علاوه بر:
- اندازه
- مقیاس
- رنگ
- کنتراست
- موقعیت
به صورت کلی به این فکر کنید که مردم به شکل طبیعی چگونه از اطلاعات استفاده میکنند.
برای مثال، اکثر افراد معمولاً از بالا به پایین یا از چپ به راست اسکن میکنند که این امر، بسته به مخاطب و زمینه متفاوت خواهد بود.
6-1# حرکت
یکی از اصول طراحی گرافیکی، نحوه حرکت چشم بیننده در طرح را در نظر میگیرد.
همانگونه که این مقاله را میخوانید، احتمالاً چشم به صورت افقی در سراسر صفحه از راست به چپ حرکت میکند، سپس به خط بعدی و به همین ترتیب میرسد.
هنگامی که پوستری را میبینید، ممکن است آن را از بالا به پایین اسکن کنید.
طراحان گرافیک در مورد مسیری که چشم بیننده به احتمال زیاد دنبال میکند، فکر کرده و سپس طرح خود را بر اساس آن سازماندهی میکنند.
هدف این است که عناصر مهم را به گونه ای قرار دهیم که در محدوده دید بیننده قرار گیرند.
1) نحوه اعمال اصل حرکت
ابتدا رایجترین الگوهای حرکت چشم را در نظر بگیرید:
- الگوی F که در آن بینندگان از راست به چپ اسکن میکنند و بیشتر روی سمت راست صفحه تمرکز میکنند.
- الگوی کیک لایهای که در آن افراد عمدتاً روی سرفصلها و زیرعنوانها تمرکز میکنند؛ بدون این که توجه زیادی به متن موجود در آن داشته باشند.
موضوعی که باید مد نظر داشته باشید، این است که:
- مخاطب هنگام مشاهده طرح از کدام یک از آن الگوهای حرکت چشم پیروی میکند؟
- آیا محتوای متنی ارائه میدهید یا ترکیبی از متن و تصویر؟
- کجا میتوانید عناصر مختلف را به گونهای قرار دهید که در مسیر بصری بیننده قرار گیرند؟
7-1# نسبت
اصل تناسب همه چیز در مورد اندازه عناصر مختلف نسبت به یکدیگر را بیان میکند.
تناسب عناصر مختلف میتواند به ایجاد حس هماهنگی در طرح کمک کرده، در حالی که نمایش عناصر در اندازههای مختلف میتواند به ایجاد سلسله مراتب بصری کمک کند.
طراحان همچنین میتوانند قوانین تناسب را برای برانگیختن طنز یا ایجاد حس بازیگوشی زیر پا بگذارند.
به عنوان مثال، تصویری از سگی که در یک نقاشی، بزرگتر از انسان به نظر میرسد، این حس را ایجاد میکند که سگ غول پیکر است یا این که آن شخص کوچک است.
1) نحوه اعمال اصل تناسب
نحوه به کارگیری اصل تناسب به هر آنچه که از طرح انتظار دارید، بستگی دارد.
اگر میخواهید طرحهای واقعی و متعادل ایجاد کنید، باید از افراط اجتناب کنید؛ اما اگر به دنبال حس کمدی یا فانتزی هستید، با مقیاس و نسبتهای اغراق آمیز آزمایش کنید.
میتوانید از یک سیستم شبکهای استفاده کنید تا شما را در مقیاس بندی عناصر تکی به سمت بالا و پایین راهنمایی کند.
8-1# مجاورت
بر اساس اصل مجاورت، عناصری که در نزدیکی یکدیگر قرار گرفتهاند، به نظر میرسد که متعلق به یک گروه هستند.
به همین ترتیب، عناصری که از هم دورتر هستند، نامرتبط به نظر میرسند.
نزدیکی، درک اطلاعات ارائه شده در صفحه را برای بیننده آسانتر میکند.
به عنوان مثال، هنگام خواندن منوی رستوران، به راحتی میتوانید متوجه شوید که موادی که زیر هر وعده غذایی فهرست شدهاند، متعلق به آن وعده غذایی خاص هستند؛ زیرا آنها نزدیک به هم قرار گرفتهاند.
اصل مجاورت همچنین به برقراری تعادل بصری کمک کرده و عناصر را به شکلی منطقی با هم گروه بندی میکند تا ساختار را به طرح بیاورد.
1) نحوه اعمال اصل مجاورت
استفاده از اصل مجاورت ساده است. عناصر مرتبط را با هم گروه بندی کنید و از فضای کافی بین عناصر نامرتبط مطمئن شوید.
به نحوه استفاده از فضای سفید (فضای منفی) توجه کنید.
هنگام گروه بندی عناصر با هم، همچنان فضای سفید کافی میخواهید تا مطمئن شوید که هر عنصر به صورت جداگانه قابل تشخیص بوده و محتوا به راحتی قابل خواندن است.
میتوان فضای سفید بین عناصر نامرتبط را افزایش داد تا به این معنا باشد که آنها باید جداگانه در نظر گرفته شوند.
9-1# تکرار
تکرار یکی دیگر از اصول طراحی گرافیک است که به استفاده مکرر از عناصر طراحی یکسان، چه در یک طرح واحد و چه در طرحها و پروژههای مختلف برای یک برند اشاره دارد.
میتوان از تکرار برای ایجاد بافت و الگوها استفاده کرد؛ مثلاً استفاده مکرر از یک دایره باعث ایجاد یک الگوی نقطه دار میشود.
تکرار همچنین به ثبات، وحدت و شناخت برند کمک میکند.
کاربر ممکن است از فونتها و رنگهای یکسانی در سرتاسر طرح استفاده کرده یا هر بار که طراحی جدیدی میکند، لوگوی برند را در موقعیت خاصی قرار دهد.
1) نحوه استفاده از تکرار در طراحی
برای ایجاد یک برند بصری قوی و به یاد ماندنی، تکرار ضروری است. طراح، فونتها، رنگها و آرمهای مشابه را تکرار کرده تا مطمئن شود که نام تجاری استفاده شده، فوراً قابل تشخیص است.
در عین حال، از تکرار در طرحهای فردی برای ایجاد حس وحدت استفاده کرده، اما زیاده روی نکنید؛ از تکرار زیاد تا حد یکنواختی اجتناب کنید.
هدف ایجاد تعادل و طرحهایی منسجم است به نحوی که کسل کننده نباشد.
10-1# ریتم
ریتم بر اساس اصل تکرار استوار است.
با تکرار عناصر خاص در طول طراحی، میتوان با فضایی که بین هر عنصر تکراری یک ریتم یا جریان ایجاد کرد.
چندین نوع مختلف ریتم وجود دارد:
- ریتم تصادفی زمانی رخ میدهد که فاصله بین هر عنصر تکراری تغییر داده شود.
هیچ قانون یا الگوی خاصی وجود ندارد، فقط عناصر به صورت تصادفی قرار داده میشوند. - ریتم منظم زمانی ایجاد میشود که عناصر خاصی از طراحی را در فواصل زمانی منظم تکرار کنید.
این امر به ایجاد یک الگوی واضح کمک میکند. - ریتم جریان، حس حرکت ایجاد کرده و عناصر طراحی را تکرار میکند تا منحنیها، چرخشها یا امواج ایجاد شود.
- ریتم پیشرونده هر بار یک عنصر طراحی را با کمی تغییر تکرار کرده و حس تغییر یا پیشرفت تدریجی را منتقل میکند.
ریتم میتواند در دستیابی به یکپارچگی در سراسر طراحی یا افزودن عنصری از هیجان و پویایی کمک کند.
1) نحوه اعمال اصل ریتم
هر زمان که از تکرار استفاده میشود، اصل ریتم در نظر گرفته خواهد شد.
طراح باید تعیین کند که میخواهد به چه نوع اثری برسد و سپس عناصر تکراری را بر اساس آن فاصله دهد.
اگر یک الگوی ثابت ایجاد میکنید، یک ریتم منظم را انتخاب و عناصر تکرار شده را به صورت مساوی از هم جدا کنید.
اگر میخواهید حرکت را منتقل کنید، یک ریتم روان را در شکل یا جهت دلخواه خود دنبال کنید.
همچنین اگر میخواهید حس تغییر یا دگرگونی را برانگیزید، از یک ریتم پیشرونده استفاده کنید.
11-1# فضای سفید
فضای سفید یا منفی به فضاهای خالی در طرح اشاره دارد.
توجه داشته باشید که فضای سفید لزوماً نباید سفید باشد، پس زمینه رنگی ساده نیز به عنوان فضای منفی در نظر گرفته میشود.
فضای سفید تضمین میکند که هر عنصر در طراحی فضای کافی برای تنفس دارد و از به هم ریختگی طرح جلوگیری خواهد کرد.
همچنین میتوان از آن برای تأکید بر عناصر مهم استفاده و برجستگی آنها را در سلسله مراتب بصری برجسته کرد.
به عنوان مثال، اگر یک عنصر را با فضای سفید زیادی احاطه کنید، آن عنصر برجسته میشود و چشم بیننده را به خود جلب میکند.
1) نحوه استفاده از فضای سفید
استفاده از فضای سفید باید به اندازه سایر عناصر طراحی با دقت مورد توجه قرار گیرد.
برای بهبود خوانایی، فضای سفید بین متن و بخشهای طراحی مختلف را افزایش و به عناصر مهم، فضای منفی بیشتری بدهید تا به برجستهتر شدن و جلب نظر بیننده کمک کنید.
به صورت کلی، فضای سفید باید در ایجاد تعادل و تأکید بر عناصر مهم کمک کند.
12-1# unity یا وحدت
Unityبه عنوان یکی از اصول طراحی گرافیک به هماهنگی کلی طرح اشاره دارد.
آیا همه عناصر مختلف به شکلی هماهنگ با هم وجود دارند؟
آیا همه چیز در جای درست و همگام با یکدیگر قرار گرفته است؟
اگر به عقب بازگشته و کار خود را مرور کنید، باید احساس کنید که همه چیز در صفحه متعلق به یک طرح واحد است.
وحدت از طریق ترکیب چندین اصل طراحی گرافیکی به دست میآید:
- مقدار مناسب فضای سفید تا تکرار
- تعادل
- تراز
- و مجاورت
همه این اصول را به درستی اعمال کنید و طبیعتاً به یک حس انسجام دست خواهید یافت.
1) نحوه ایجاد وحدت
همانگونه که عناصر طراحی فردی را انتخاب و ایجاد میکنید، این کار را با در نظر گرفتن اصل وحدت انجام دهید.
چگونه آن عناصر طراحی در ترکیب با دیگر عتاصر طرح به نظر خواهند رسید؟
آیا آنها به دیده شدن کلی اثر کمک میکنند؟
برای ثبات در اشکال و رنگهای مورد استفاده، تلاش کنید، برای ایجاد نظم و ساختار روی هم ترازی و مجاورت تمرکز کنید، از تکرار به صورت هدفمند برای دستیابی به انسجام بصری استفاده کرده و نحوه توزیع وزن بصری را در نظر بگیرید.
2# سایر اصول طراحی گرافیگ
سایر اصول طراحی گرافیک یا اصول ثانویه آن عبارت اند از:
- تایپوگرافی به نحوه چیدمان متن در طرح اشاره دارد که شامل موارد زیر است:
- فونت
- فاصله
- اندازه
- وزن
- و نحوه ارتباط عناصر متنی مختلف با یکدیگر
یک طراحی تایپوگرافی زیبا به شدت تحت تأثیر سایر اصول طراحی گرافیکی است که قبلاً در این مقاله بیان شده است.
- اصول گشتالت که شامل موارد زیر است:
- شباهت
- مجاورت
- شکل
- تقارن
- نظم
- شبکه و تراز که ارتباط نزدیکی با تعادل دارند و به نحوه چیدمان عناصر در رابطه با یک شبکه نامرئی در صفحه اشاره دارد.
- کادربندی به نحوه قرارگیری موضوع اصلی یک طرح در رابطه با سایر عناصر موجود در صفحه اشاره دارد و اغلب در فیلمبرداری یا عکاسی استفاده میشود و نحوه تمرکز روی یک تصویر در تصویر کلی را مد نظر قرار میدهد؛ اما این اصل در طراحی نیز استفاده دارد.
- شکل، بخش عمدهای از هر طراحی است، هم از نظر اشکال خاص که به عنوان عناصر در طراحی استفاده میشود و هم از نظر شکل کلی خود طرح.
اشکال مختلف میتوانند احساسات متفاوتی را برانگیزند، یعنی دایرهها به صورت ارگانیک و سیال، مربعها به شکلی سفتتر و رسمیتر و مثلثها احساس انرژی یا حرکت دارند.
نظرتون درباره این مقاله چیه؟
ما رو راهنمایی کنید تا اون رو کامل تر کنیم و نواقصش رو رفع کنیم.
توی بخش دیدگاه ها منتظر پیشنهادهای فوق العاده شما هستیم.