توجه یک منبع محدود است.
این بدان معناست که ما نمیتوانیم همه جزئیات و رویدادهای ممکن را هنگام شکلگیری افکار و عقاید ارزیابی کنیم.
به همین دلیل، ما اغلب به میانبرهای ذهنی تکیه میکنیم که توانایی ما را برای قضاوت سرعت میبخشد؛ اما گاهی اوقات میتواند منجر به سوگیری شود.
این سوگیری های شناختی تفکر را تحریف میکنند، بر باورها تأثیر میگذارند و تصمیمهایی را که مردم هر روز میگیرند، تحتتأثیر قرار میدهند.
گاهی اوقات، سوگیری های شناختی نسبتاً آشکار است.
حتی ممکن است به راحتی بتوانید این تمایلات را در خود یا دیگران تشخیص دهید.
در موارد دیگر، این تعصبات آنقدر ظریف هستند که تقریباً غیرممکن است که متوجه شوید.
1# سوگیری های شناختی چیست؟
سوگیری های شناختی خطای سیستماتیک یا الگوی انحراف هستند و زمانی رخ میدهند که افراد اطلاعات مربوط به جهان را پردازش و تفسیر میکنند.
در این حالت، افراد واقعیتی ذهنی را میسازند که مبتنی بر ورودیها یا واقعیتهای عینی نیست که به نوبه خود بر تصمیمگیری و رفتار تأثیر میگذارد.
سوگیری های شناختی میتواند منجر به قضاوتهای نادرست، تفسیرهای غیرمنطقی یا ادراکهای تحریف شده شود و گاهی اوقات به عنوان غیرمنطقی از آن یاد میشود.
با این حال، این سوگیریها اغلب ابزاری برای سادهکردن اطلاعات با یافتن میانبرها یا تعمیم برای کمک به حرکت در جهان هستند.
2# علل اصلی سوگیری شناختی

از آنجایی که مغز شما آگاهانه 40 تا 50 مورد در ثانیه را محاسبه میکند، فکر کردن به تک تک گزینهها در 100٪ مواقع چالش برانگیز است؛ حتی زمانی که سادهترین سوالات از شما پرسیده میشود.
تشخیص و کاهش سوگیری شناختی دشوار است؛ زیرا دلایل مختلفی دارد:
1-2# توانایی شناختی
افراد فقط میتوانند مقدار محدودی از اطلاعات را در مدت زمان محدودی بدانند، به یاد بیاورند و پردازش کنند.
این توانایی آنها را برای درنظرگرفتن تمام مسائل و جزئیات مربوط به یک تصمیم محدود میکند.
در نتیجه، برخی از جزئیات مرتبط فراموش میشوند یا به طور کامل در نظر گرفته نمیشوند که منجر به سوگیری میگردند.
2-2# احساسات
احساسات انسانی باعث تعصب میشود.
به عنوان مثال، عشق به همسر ممکن است پاسخ به آزار جسمی یا عاطفی را کمرنگ کند، در حالی که چنین آزاری هرگز از جانب یک غریبه قابل تحمل نیست.
برای مردم غیرممکن است که همه تصمیمات را به طور عینی و بدون احساس اتخاذ کنند.
3-2# انگیزههای شخصی
مردم اغلب بر اساس انگیزههایی که در آنها ایجاد میشود، تصمیم میگیرند.
آنها بر اساس دستیابی به یک هدف تصمیم میگیرند حتی زمانی که آن تصمیم ممکن است اشتباه یا ناسالم باشد.
برای مثال، فردی که رژیم دارد ممکن است برای کاهش کالری و کاهش وزن، تغذیه لازم را فدا کند.
4-2# فشار اجتماعی
قراردادهای اجتماعی، مانند ارزشها، رفتارها و اهداف، میتوانند بر تصمیمات افراد حتی زمانی که با ترجیحات یا اعتقادات خود فرد در تضاد باشند، تأثیر بگذارند.
به عنوان مثال، یک فرد ممکن است به دلیل فشار خانوادگی و اجتماعی بهجای اعتقاد شخصی، ازدواج را انتخاب کند.
5-2# فشار زمان
میانبرهای ذهنی درگیر در اکتشافات و سوگیری های شناختی محصول فرعی تکامل است که به افراد اجازه میدهد اطلاعات را با تلاش ذهنی محدود بهسرعت پردازش کنند.
در این حالت، هدف گرفتن بهترین تصمیم با تمام حقایق برجسته نیست؛ بلکه رسیدن به یک تصمیم کافی و واکنش هر چه سریعتر است.
3# انواع سوگیریهای شناختی و نقش آنها
انواع مختلفی از سوگیری های شناختی وجود دارد، اما همه آنها یک عنصر مشترک دارند؛ به این صورت که آنها دیدگاه ما را از واقعیت بهنوعی تحریف میکنند.
این سوگیریها میتواند ما را از تصمیمگیری منطقی باز دارد.
در اینجا برخی از رایجترین آنها آورده شده است:
1-3# ناهماهنگی شناختی
ناهماهنگی شناختی یک اصطلاح روانشناختی است که برای توصیف ناراحتی یا اضطراب ذهنی استفاده میشود و زمانی رخ میدهد که فرد دارای دو یا چند باور، ارزش یا ایده متضاد باشد.
فرد سیگاری که میداند سیگار برای سلامتی آنها مضر است؛ اما به سیگارکشیدن ادامه میدهد، نمونهای از ناهماهنگی شناختی هستند.
ناهماهنگی شناختی میتواند منجر به سردرگمی، کاهش عزتنفس و تصمیمگیری ضعیف شود.
برای غلبه بر اثرات ناهماهنگی شناختی، افراد میتوانند در مورد باورها و ارزشهای خود تأمل کنند، به دنبال اطلاعاتی باشند که از باورهای آنها پشتیبانی میکند، یا راههایی برای آشتیدادن باورهای متضاد خود بیابند.
برای جلوگیری از ناهماهنگی شناختی درونی، هماهنگکردن رفتار با باورها بسیار مهم است.
2-3# اثر Spotlight
اثر Spotlight به تمایل افراد برای دست بالاگرفتن از میزان توجه دیگران به ظاهر، رفتار و اعمال خود اشاره دارد.
یک مثال رایج از افکت اسپات لایت این باور است که دیگران دائماً ظاهر فرد را در انظار عمومی مشاهده و قضاوت میکنند، مانند زمانی که یک لباس جدید میپوشند.
اثر Spotlight میتواند منجر به عزتنفس منفی و رفتار خودآگاهانه شود؛ زیرا افراد احساس میکنند که دیگران اقدامات آنها را دقیقتر از آنچه که هست بررسی میکنند.
برای غلبه بر اثرات Spotlight Effect، افراد میتوانند سعی کنند به جای نگرانی در مورد نظرات دیگران، تمرکز خود را به کار در حال انجام تغییر دهند.
آنها همچنین میتوانند به خود یادآوری کنند که افراد دیگر احتمالاً روی زندگی خود متمرکز هستند و به هر کار کوچکی که انجام میدهند توجه دقیقی ندارند.
3-3# اثر لنگر انداختن
اثر لنگر انداختن یکی از انواع سوگیری های شناختی است و زمانی اتفاق میافتد که افراد هنگام تصمیمگیری بهشدت به اولین اطلاعاتی که دریافت میکنند، تکیه میکنند.
نمونههایی از اثر لنگر شامل استفاده از قیمتهای فروش برای تثبیت ارزش درک شده یک محصول یا استفاده از یک پیشنهاد اولیه بهعنوان نقطه شروع در مذاکرات است.
اثر لنگر انداختن میتواند بر تصمیمگیری تأثیر بگذارد و افراد را به پذیرش یا رد یک گزینه بر اساس اطلاعات اولیه به جای در نظر گرفتن کامل گزینهها و ترجیحات آنها هدایت کند.
برای غلبه بر اثر لنگر انداختن، افراد میتوانند قبل از تصمیمگیری، آگاهی از تأثیر اطلاعات اولیه را تمرین کنند و فعالانه به دنبال اطلاعات اضافی و جایگزین باشند.
4-3# اثر هالو
اثر هالو به تمایل افراد به قضاوت جهانی بر اساس اولین برداشت خود از کسی یا چیزی اشاره دارد.
در موقعیتهای واقعی، اثر هالو را میتوان در فرایندهای استخدام مشاهده کرد، جایی که اولین برداشت از یک نامزد میتواند بر ارزیابی کل مصاحبهگر از مهارتها و صلاحیتهایش تأثیر بگذارد.
اثر هالو میتواند بر تصمیمگیری تأثیر بگذارد و منجر به سوگیری و تعصب در قضاوت درباره افراد، اشیا و موقعیتها شود.
برای غلبه بر اثرات Halo Effect، توصیه میشود قبل از تصمیمگیری فعالانه، برای عینیت تلاش کنید و اطلاعات بیشتری جمعآوری نمایید.
5-3# مغالطه قمارباز (Gambler’s Fallacy)
مغالطه قمارباز به این باور اشاره دارد که رویدادهای گذشته میتوانند بر نتایج آینده تأثیر بگذارند و منجر به احساس کاذب کنترل بر رویدادهای تصادفی شود.
با این فکر که چون یک سکه چندین بار متوالی روی سر فرود آمده است، اکنون احتمال بیشتری وجود دارد که در تلنگر بعدی روی دم فرود بیاید.
آگاهی از ماهیت مغالطهآمیز این باور و درک اینکه هر رویداد مستقل است و احتمال ثابتی دارد میتواند به غلبه بر مغالطه قمارباز کمک کند.
علاوه بر این، تعیین محدودیت برای شرطبندی و ردیابی نتایج میتواند درک بهتری از تصادفی بودن رویدادها ارائه دهد.
6-3# اثر کنتراست
اثر کنتراست به پدیدهای اشاره دارد که در آن مقایسه با اشیا یا رویدادهای دیگر بر درک شخص از یک شی یا یک رویداد تأثیر میگذارد.
این اثر به این اشاره دارد که چگونه ارزش یا ویژگیهای درک شده یک آیتم میتواند بر اساس زمینهای که در آن ارائه میشود تغییر کند.
به عنوان مثال، ممکن است یک محصول در مقایسه با کالای لوکستر دیگر جذابیت کمتری داشته باشد.
اثر کنتراست میتواند بر نحوه درک افراد و تصمیمگیری در مورد اشیا و رویدادها تأثیر بگذارد.
میتواند منجر به دستکم گرفتن ارزش واقعی چیزی بر اساس زمینهای شود که در آن ارائه میشود.
برای غلبه بر اثر کنتراست، در نظر گرفتن زمینهای که اطلاعات یا اشیا در آن ارائه میشوند، ضروری است.
افراد همچنین میتوانند سعی کنند چیزها را بر اساس شایستگیهای خود ارزیابی کنند و آنها را با اشیا یا رویدادهای دیگر مقایسه نکند که میتواند به درک دقیقتری از ارزش و ارزش کمک کند.
7-3# سوگیری تأیید
سوگیری تأیید به تمایل افراد به جستجو و تفسیر اطلاعات اشاره دارد به گونهای که باورها، نظرات یا فرضیههای قبلی آنها را تأیید کند.
این سوگیری را میتوان در افرادی مشاهده کرد که فقط منابع خبری را میخوانند که با دیدگاههای سیاسی آنها همخوانی دارد و استدلالهای مخالف نظرات خود را نادیده میگیرند و اطلاعاتی را که با عقایدشان در تضاد است رد میکنند.
سوگیری تأیید میتواند قرارگرفتن فرد در معرض اطلاعات و دیدگاههای جدید را محدود کند و منجر به تصمیمگیری ضعیف، خلاقیت محدود و دیدگاه بسته شود.
برای غلبه بر سوگیری تابید، افراد میتوانند فعالانه به دنبال اطلاعات و دیدگاههایی باشند که باورهای آنها را به چالش میکشد و به طور انتقادی سوگیریها و مفروضات خود را ارزیابی کنند.
8-3# پدیده Baader Meinhof
پدیده Baader Meinhof یک پدیده روانشناختی است که در آن فرد تکرار ناگهانی یک کلمه، عبارت یا مفهومی را که قبلاً آموخته است، تجربه میکند.
شخصی در مورد موضوع خاصی مطالعه میکند و ناگهان متوجه میشود که در چندین گفتگو و رسانه به آن اشاره شده است.
این پدیده میتواند باعث شود که فرد باور کند که یک ایده یا مفهوم خاص از آنچه هست رایجتر یا مهمتر است.
برای غلبه بر اثرات آن، فرد باید از پدیده آگاه باشد و اطلاعات و اتفاقات محیط خود را به طور انتقادی ارزیابی کند.
9-3# اثر زیگارنیک (Zeigarnik)
اثر زیگارنیک به پدیدهای اشاره دارد که در آن کارهای ناتمام یا قطع شده در حافظه ما باقی میمانند و اغلب افکار ما را تا زمانی که کامل یا حلوفصل شوند به خود مشغول میکنند.
بهعنوانمثال، اگر کاری را شروع کنید و قبل از اتمام آن با وقفه مواجه شوید، ممکن است متوجه شوید که آن کار در ذهن شما باقی مانده است و میل به بازگشت و اتمام آن دارید.
اثر Zeigarnik میتواند به طور قابل توجهی بر حافظه و رفتار تأثیر بگذارد؛ زیرا میتواند منجر به احساس استرس، اضطراب و حواسپرتی شود تا زمانی که کار ناتمام حل شود.
برخی از استراتژیها برای غلبه بر اثرات زیگارنیک شامل تعیین زمانهای خاص برای تکمیل وظایف، تقسیم وظایف بزرگتر به قطعات کوچکتر و قابلمدیریت و تمرین تکنیکهای مدیریت استرس است.
10-3# پارادوکس انتخاب
پارادوکس انتخاب به این ایده اشاره دارد که داشتن گزینههای زیاد میتواند منجر به کاهش رضایت و افزایش اضطراب در تصمیمگیری شود.
این را میتوان در تجربیات روزمره مانند خرید مواد غذایی مشاهده کرد، جایی که فرد ممکن است از گزینههای متعدد برای یک دسته محصول واحد، مانند غلات یا شامپو، غرق شود.
پارادوکس انتخاب میتواند منجر به فلج تصمیم، تعلل و کاهش رضایت کلی از گزینه انتخابی شود. برای غلبه بر پارادوکس انتخاب، تعیین معیارهای روشن برای تصمیمگیری، محدودکردن تعداد گزینهها و جستجوی نظرات دیگران مفید است.
علاوه بر این، تمرین تمرکز حواس و قدردانی میتواند به دورکردن تمرکز از فشار تصمیمگیری “عالی” کمک کند.
11-3# سوگیری بقا (Survivorship bias)
سوگیری بقا به تمایل به تمرکز بر داستانهای موفقیت افراد یا سازمانها، اشاره دارد و در عین حال کسانی که شکست خوردهاند یا هرگز در رقابت نبودهاند نادیده گرفته میشود.
یک مثال معمولی، تعصب نسبت به استارتاپهای موفق است، درحالیکه تعداد زیادی از استارتاپهای شکستخورده را نادیده میگیرند.
این میتواند منجر به انتظارات غیرواقعی و تصمیمگیری ضعیف در سرمایهگذاری یا کارآفرینی شود.
سوگیری بقا میتواند منجر به درک نادرست از واقعیت شود و باعث شود افراد اطلاعات مهم را نادیده بگیرند.
برای غلبه بر تعصب بقا، نگاه به موفقیتها و شکستها و درنظرگرفتن طیف وسیعتری از اطلاعات و دیدگاهها ضروری است.
12-3# تعصب خود خدمتی
سوگیری خود خدمتی یکی از انواع سوگیری های شناختی است که در آن افراد، موفقیتهای خود را به تواناییها و تلاشهای خود نسبت میدهند؛ اما شکستهای خود را به عوامل خارجی خارج از کنترل خود نسبت میدهند.
دانشآموزی که در امتحان نمره خوبی میگیرد، ممکن است موفقیت را به سختکوشی و هوش خود نسبت دهد، در حالی که نمره پایین در امتحان دیگری را به بیانصافی یا سخت بودن امتحان معلم نسبت میدهد.
این سوگیری میتواند افراد را به سمت داشتن تصویری بیش از حد مثبت از خود سوق دهد و آنها را در برابر بازخورد و بهبود خود مقاوم کند و در نهایت مانع رشد شخصی و حرفهای آنها شود.
برای غلبه بر تعصب خودخواهانه، ضروری است که به طور عینی در مورد نتایج مثبت و منفی با درنظرگرفتن عوامل داخلی و خارجی تأمل کنید.
علاوه بر این، جستجوی بازخورد از دیگران و تمرین فروتنی میتواند به کاهش اثرات سوگیری خودخواهانه کمک کند.
13-3# تعصب در دسترس بودن
تعصب دردسترسبودن به تمایل به اتکا به اطلاعات یا نمونههای در دسترس برای تصمیمگیری، بهجای انجام تجزیهوتحلیل کامل از تمام اطلاعات مرتبط اشاره دارد.
بهعنوانمثال فردی است که اخیراً یک مقاله خبری در مورد یک جنایت در یک منطقه خاص خوانده است و ممکن است علیرغم نرخ کلی جرم پایین، تصور اغراقآمیزی از جرم در آن منطقه داشته باشد.
برای غلبه بر این تعصب، به دنبال منابع متعدد اطلاعاتی باشید تا دیدگاهی متعادل ایجاد کنید، از تصمیمگیری بر اساس رویدادهای اخیر یا اطلاعاتی که بهراحتی در دسترس هستند اجتناب کنید، حجم نمونه و نمایندگی اطلاعات مورداستفاده را در نظر بگیرید و تعصبهای احتمالی را در منابع اطلاعاتی مورداستفاده در نظر بگیرید.
14-3# اثر قاببندی
اثر قاببندی یک پدیده روانشناختی است که به نحوه درک افراد و تصمیمگیری بر اساس نحوه ارائه یا چارچوببندی اطلاعات اشاره دارد.
در موقعیتهای زندگی واقعی، اثر کادربندی را میتوان در تبلیغات و گزارشهای خبری مشاهده کرد که اطلاعات را به شیوهای مغرضانه برای تأثیرگذاری بر نظرات مردم ارائه میکنند.
به عنوان مثال، یک گزارش خبری ممکن است آماری را ارائه دهد که بسته به نتیجه مدنظر، آن را نگرانکنندهتر یا کمتر نگرانکننده به نظر میرساند.
اثر قاببندی تأثیر قابلتوجهی بر تصمیمگیری و رفتار میگذارد؛ زیرا میتواند بر افراد تأثیر بگذارد تا تصمیماتی بگیرند که به نفع آنها نیست.
برای غلبه بر اثرات قاببندی، مهم است که از آن آگاه بوده و فعالانه به دنبال اطلاعات متعادل و بیطرف باشید.
همچنین تجزیهوتحلیل انتقادی چارچوب اطلاعات، زیرسؤالبردن انگیزههای آن و جستجوی دیدگاههای متعدد در مورد یک موضوع برای ایجاد یک نظر کامل میتواند مفید باشد.
15-3# رشد نمایی
رشد نمایی نوعی رشد است که در آن نرخ افزایش، متناسب با مقدار فعلی است.
به این صورت که رشد کم که در طول زمان ترکیب میشود منجر به افزایش سریع و قابلتوجه میشود.
یکی از رایجترین نمونههای رشد نمایی، قانون معروف 70 است که بیان میکند برای یافتن تعداد سالهایی که طول میکشد تا یک مقدار دو برابر شود، 70 را بر نرخ رشد سالانه تقسیم کنید.
بسیاری از مردم در درک مفهوم رشد تصاعدی مشکل دارند و تمایل دارند اثرات آن را دستکم بگیرند.
این میتواند منجر به تصمیمات مالی ضعیف مانند عدم پسانداز کافی برای بازنشستگی شود.
برای غلبه بر اثرات رشد نمایی، افراد میتوانند خود را در مورد این مفهوم آموزش دهند، از کارشناسان مالی مشاوره بگیرند و از مدلهای ذهنی مانند ترکیب و رشد تصاعدی برای فکرکردن در مورد مسائل پیچیده استفاده کنند.
4# نقش سوگیری های شناختی در تفکرات انسان
اتکا به میانبرهای ذهنی در زندگی روزمره ما موثر است و منجر به تصمیمگیری سریعتر میشود.
با این حال، سوگیری شناختی میتواند ما را به درک نادرست رویدادها، حقایق یا افراد دیگر سوق دهد.
این به نوبه خود میتواند بر تفکر و رفتار انسان در طیف وسیعی از موقعیت ها تأثیر بگذارد.
به عنوان مثال سوگیری های شناختی میتوانند در موارد زیر تأثیر منفی بگذارند:
- توانایی تصمیم گیری: پذیرش ما نسبت به اطلاعات جدید یا متناقض و در نتیجه تصمیمگیری درست را محدود میکنند.
- به خاطر آوردن میزان دقیق اطلاعات: برای مثال، رویدادی که در آن شاهد عینی بودیم. یادآوری نادرست یا ناقص رویدادها میتواند منجر به سوگیری یادآوری شود.
- افزایش سطح اضطراب: این مورد باعث میشود فقط بر روی رویدادهای منفی یا جنبههای زندگی خود تمرکز کنیم.
- نقش منفی در روابط ما با دیگران: زمانی که خیلی سریع در مورد شخصیت آنها بر اساس یک ویژگی واحد قضاوت میکنیم، روابط ما با آنها دچار مشکل میگردد.
- تاثیر منفی در تفکر انتقادی: سوگیری های شناختی ما را به سمت تداوم تصورات نادرست یا اطلاعات نادرست سوق میدهد که میتواند برای دیگران مضر باشد.
سخن آخر
اگرچه ما دوست داریم باور کنیم که منطقی هستیم؛ اما واقعیت این است که ما به طور مداوم تحت تأثیر سوگیری های شناختی هستیم.
سوگیری های شناختی بالا رایج هستند؛ اما این تنها نمونهای از سوگیریهای زیادی است که میتواند بر تفکر شما تأثیر بگذارد.
این سوگیریها به طور جمعی بر بسیاری از افکار و در نهایت تصمیمگیری ما تأثیر میگذارند.
بسیاری از این سوگیری های شناختی اجتنابناپذیر هستند.
ما وقت نداریم که هر فکری را در هر تصمیمی برای وجود هرگونه سوگیری ارزیابی کنیم.
درک این سوگیریها برای یادگیری اینکه چگونه میتوانند ما را به سمت تصمیمگیریهای ضعیف در زندگی سوق دهند، بسیار مفید است.
نظرتون درباره این مقاله چیه؟
ما رو راهنمایی کنید تا اون رو کامل تر کنیم و نواقصش رو رفع کنیم.
توی بخش دیدگاه ها منتظر پیشنهادهای فوق العاده شما هستیم.