در دنیای کسب و کار پرشتاب امروز، سازمانها برای حفظ رقابت پذیری به ابزارهای مؤثری نیاز دارند.
اصول دمینگ، چارچوبی اثبات شده برای بهبود کیفیت و بهرهوری ارائه میدهد.
این اصول که توسط دبلیو ادواردز دمینگ تدوین شدهاند، به کسب و کارها کمک میکنند تا فرهنگی از بهبود مستمر ایجاد کنند.
با اتخاذ این نکات، سازمانها میتوانند فرآیندهای خود را بهبود بخشند، هزینهها را کاهش داده و رضایت مشتری را افزایش دهند.
در این مقاله به بررسی اصول دمینگ خواهیم پرداخت.
1# اصول دمینگ چیست؟
اصول دمینگ، حاصل بررسیهایی است که دمینگ آن را سیستم دانش عمیق مینامید.
این سیستم شامل چهار جز مرتبط با هم است که عبارت اند از:
- قدردانی از یک سیستم: درک چگونگی تعامل و تأثیر بخشهای مختلف یک سازمان بر یکدیگر
- دانش در مورد تغییرات: تشخیص تفاوت بین علل مشترک و خاص تغییراتدر فرآیندها
- نظریه دانش: درک چگونگی یادگیری و تصمیم گیری بر اساس دادهها
- روانشناسی: شناخت رفتار و انگیزه انسان در محیط کار
این مؤلفهها، بنیان فلسفی ۱۴ اصل دمینگ را تشکیل میدهند و چارچوبی برای تغییر شیوههای مدیریت و فرهنگ سازمانی فراهم میکنند.
چرخه دمینگ که معمولاً با نام PDCA (برنامه ریزی – اجرا – بررسی – اقدام) نیز شناخته میشود، یک مدل اساسی برای بهبود مستمر در مدیریت کیفیت است.
این روش با تعبیه یک فرآیند دقیق و تکرارشونده برای بهبود کیفیت، صنایع سراسر جهان را به شدت تحت تأثیر قرار داده است.
دمینگ این چرخه را که تحت تأثیر کارهای قبلی والتر شوارت بود، در دوران حضورش در ژاپن پس از جنگ معرفی کرد.
اجرای اصول دمینگ، به شکل قابل توجهی به شهرت ژاپن در تولید با کیفیت بالا کمک کرد و نقش محوری او را در مدیریت کیفیت صنعتی برجسته ساخت.
چرخه دمینگ از چهار مرحله تشکیل شده است:
- برنامه ریزی
- اجرا
- بررسی
- اقدام
2# بررسی اصول دمینگ
در این بخش به بررسی اصول دمینگ خواهیم پرداخت.
1-2# ایجاد هدف ثابت
این نکته اهمیت برنامه ریزی و چشم انداز بلندمدت را برجسته میکند.
هدف روشن و منسجم میتواند نوآوری و بهبود را هدایت کند.
این امر در مورد تمرکز بر رقابتی شدن، ماندن در کسب و کار و ایجاد شغل است، نه سود کوتاه مدت:
- در برابر واکنش نشان دادن با راه حلهای کوتاه مدت مقاومت کنید.
- فقط کارهای تکراری را بهتر انجام ندهید؛ بلکه کارهای بهتری نیز برای انجام دادن پیدا کنید.
- چالشهای آینده را پیش بینی و برای آنها آماده شوید و همیشه هدفتان بهتر شدن باشد.
ثبات هدف به همسو کردن کل سازمان به سمت اهداف مشترک کمک کرده و پایهای قوی برای رشد پایدار ایجاد میکند.
میتوان تمرکز ثابتی بر کیفیت و رضایت مشتری داشت.
کسب و کار میتواند به دلیل قابلیت اطمینان و تعالی، شهرتی برای خود ایجاد کند.
این امر به نوبه خود به افزایش وفاداری مشتری و سهم بازار میانجامد.
2-2# ایجاد فلسفه جدید
این اصل مستلزم یک تغییر اساسی در طرز فکر است.
این اصل به معنای پذیرش کیفیت به عنوان یک ارزش اصلی است، نه فقط یک بخش یا طرح:
- کیفیت را در سراسر سازمان در نظر بگیرید.
- به جای واکنش به فشار رقابتی، نیازهای مشتریان خود را در اولویت قرار دهید و محصولات و خدماتی را به گونه ای طراحی کنید که آن نیازها را برآورده کنند.
- برای یک تغییر اساسی در نحوه انجام کسب و کار آماده باشید.
این موضوع در مورد رهبری است، نه صرفاً مدیریت. - چشم انداز کیفیت خود را ایجاد کرده و آن را اجرا کنید.
فرهنگ کیفیت و بهبود مستمر را بپذیرید.
بپذیرید که شیوههای مدیریت سنتی دیگر در محیط رقابتی امروز مؤثر نیستند.
از تمرکز بر دستاوردهای کوتاه مدت به پایداری بلندمدت تغییر دهید.
این فلسفه جدید شامل درک و اجرای اصول مدیریت کیفیت مدرن است.
اصول دمینگ، رضایت مشتری و کارایی فرآیند را در اولویت قرار میدهند.
رهبران باید این تغییر فرهنگی را هدایت کرده و نوآوری و یادگیری مستمر را در تمام سطوح سازمان تشویق کنند.
با اتخاذ این شیوه جدید تفکر، سازمانها میتوانند یک مدل کسب و کار چابک تر و انعطاف پذیرتر ایجاد کنند.
این مدل قادر به سازگاری بیشتری با شرایط متغیر بازار و فرصتهای نوظهور خواهد بود.
3-2# توقف وابستگی به بازرسی
دمینگ معتقد بود که کیفیت باید در فرآیند ایجاد شود، نه این که پس از انجام کار، مورد بازرسی قرار گیرد.
این امر با روشهای مورد تأکید در برنامههای صدور گواهینامه شش سیگما که بر ایجاد کیفیت در فرآیند از طریق بهبود و کنترل آماری فرآیند تمرکز دارند ، به جای تکیه صرف بر بازرسی، هماهنگی نزدیکی دارد.
با تمرکز بر پیشگیری به جای تشخیص، میتوانیم نقصها را به میزان قابل توجهی کاهش داده و کیفیت کلی را بهبود بخشیم، در این حالت، مجموعهای مهارت از طریق آموزش تحلیل ریشه ای علل ایجاد میشوند تا ناکارآمدیهای فرآیند را در منبع آنها شناسایی و آنها را برطرف کنند:
- بازرسیها پرهزینه و غیرقابل اعتماد هستند و کیفیت را بهبود نمیبخشند؛ بلکه صرفاً کمبود کیفیت را پیدا میکنند.
- از ابتدا تا انتها، کیفیت را در فرآیند بگنجانید.
- فقط دنبال اشتباهات نباشید؛ اشتباهات را به صورت کلی حذف کنید.
- از روشهای کنترل آماری برای اثبات کارکرد صحیح فرآیند استفاده کنید.
از کنترل فرآیند آماری و سایر ابزارهای مدیریت کیفیت برای نظارت و بهبود فرآیندها استفاده کنید.
با کاهش نیاز به بازرسیها و دوباره کاری، کسب و کارها میتوانند هزینهها را تا حدی کاهش داده و کارایی را افزایش دهند.
آنها همچنین میتوانند محصولات با کیفیت بالاتری را به صورت مداوم به مشتریان ارائه دهند.
4-2# انتخاب تأمین کنندگان بر اساس کیفیت، نه بر اساس قیمت
این نکته از اصول دمینگ بر اهمیت ایجاد روابط بلندمدت با تأمین کنندگان بر اساس کیفیت و اعتماد، نه فقط قیمت، تأکید میکند.
این رویکرد میتواند در درازمدت منجر به کیفیت پایدارتر و کاهش هزینههای کل شود.
انتخاب تأمین کنندگان صرفاً بر اساس قیمت میتواند منجر به محصولات و خدمات بی کیفیت شود.
در عوض، عوامل حیاتی دیگری مانند کیفیت، قابلیت اطمینان و تعهد تأمین کننده به بهبود مستمر را در نظر بگیرید.
با تأمین کنندگانی که تعهد شما به کیفیت را به اشتراک میگذارند، روابط بلندمدت برقرار کنید.
با آنها همکاری کنید تا مواد و فرآیندهای بهتری را توسعه دهید.
این امر میتواند به صرفه جویی در هزینهها و بهبود محصولات در طول زمان بیانجامد.
با اولویت دادن به کیفیت در روابط با تأمین کنندگان، میتوانید یک زنجیره تأمین پایدارتر ایجاد کنید.
زنجیره تأمین شما از اهداف بلندمدت سازمانی شما پشتیبانی میکند و عملکرد کلی را افزایش میدهد.
5-2# پیشرفت پیوسته و مستمر
بهبود مستمر در قلب فلسفه و اصول دمینگ و شش سیگما قرار دارد و کسب گواهینامه شش سیگما، متخصصان را به ابزارهایی برای بهبود مداوم فرآیندها و محصولات مجهز میکند.
اصل پیشرفت مستمر در کسب و کار این است که هرگز از وضع موجود راضی نباشید و همیشه به دنبال راههایی برای بهبود فرآیندها و محصولات باشید:
- سیستمها و فرآیندهای خود را به صورت مداوم بهبود دهید.
- بر آموزش و پرورش تأکید کنید تا همه بتوانند، کار خود را بهتر انجام دهند.
- از کایزن به عنوان مدلی برای کاهش ضایعات و بهبود بهره وری، اثربخشی و ایمنی استفاده کنید.
بهبود مستمر باید یک هدف مداوم برای هر سازمانی باشد. از بازخورد مشتریان، کارمندان و سایر ذینفعان برای شناسایی زمینههای بهبود استفاده کنید.
به جای اصلاحات اساسی، تغییرات کوچک و تدریجی را اجرا کنید؛ زیرا مدیریت و حفظ این تغییرات آسانتر است.
با جستجوی راههایی برای بهبود فرآیندها و سیستمها، کسب و کارها میتوانند رقابتی باقی بمانند و با تقاضاهای در حال تحول بازار سازگار شوند.
6-2# نهادینه کردن آموزش ضمن خدمت
آموزش مؤثر برای بهبود کیفیت بسیار مهم است.
این امر میتواند از برنامههای آگاهی بخشی پایه، مانند برنامههای تحت پوشش گواهینامه کمربند سفید شش سیگما یا مقدمهای بر Lean، تا آموزشهای تخصصیتر برای اطمینان از درک نقش هر فرد در سیستم کیفیت، متغیر باشد.
آموزشهایی با طراحی خوب و مختص هر شغل میتواند به صورت چشمگیری عملکرد را بهبود بخشیده و خطاها را کاهش دهد:
- برای کمک به کاهش تنوع، برای ثبات تمرین کنید.
- پایه و اساس دانش مشترک را بسازید.
- به کارگران اجازه دهید، نقش خود را در تصویر کلی سازمان درک کنند.
- کارکنان را تشویق کنید تا از یکدیگر بیاموزند و فرهنگ و محیطی را برای کار تیمی مؤثر فراهم کنند.
آموزش باید یک فرآیند مداوم باشد، نه یک رویداد یکباره. آموزش در مورد فناوریها، فرآیندها و اصول مدیریت کیفیت جدید را نیز در نظر بگیرید.
فرهنگ یادگیری را تشویق کنید که در آن به کارمندان انگیزه میدهید تا مهارتهای خود را بهبود بخشند و چالشهای جدید را بپذیرند.
کارمندانی که به خوبی آموزش دیدهاند، پربازدهتر، متعهدتر و قادر به مشارکت در اهداف کیفی سازمان هستند.
7-2# رهبری مؤسسه
دمینگ تأکید کرد که مدیران باید رهبر باشند، نه فقط سرپرست.
این اصل شامل درک کار انجام شده، ارائه پشتیبانی و ایجاد محیطی برای یادگیری و بهبود مستمر است :
- از سرپرستان و مدیران خود انتظار داشته باشید که کارگران و فرآیندهای مورد استفاده آنها را درک کنند.
- فقط نظارت نکنید؛ پشتیبانی و منابع لازم را نیز فراهم کنید تا هر یک از کارکنان بتوانند، بهترین عملکرد خود را داشته باشند. به جای پلیس، مربی باشید.
- مشخص کنید که هر فرد برای انجام بهترین عملکرد خود، واقعاً به چه چیزی نیاز دارد.
- بر اهمیت مدیریت مشارکتی و رهبری تحول آفرین تأکید کنید.
- راههایی برای رسیدن به پتانسیل کامل پیدا کنید و فقط روی رسیدن به اهداف و سهمیهها تمرکز نکنید.
رهبران باید به جای صرفاً دستور دادن، بر کمک به کارکنان برای بهبود کارشان تمرکز کنند.
این امر شامل ارائه پشتیبانی، منابع و تشویق میشود.
محیطی ایجاد کنید که در آن کارکنان احساس ارزش و انگیزه برای انجام بهترین کار خود را داشته باشند.
رهبری همچنین به معنای تعیین یک چشم انداز روشن و انتقال مؤثر آن در سراسر سازمان است.
رهبران با پرورش فرهنگ اعتماد و احترام میتوانند، تیمهای خود را برای دستیابی به عملکرد بالاتر الهام بخشند.
آنها همچنین میتوانند در تلاشهای بهبود مستمر سازمان مشارکت داشته باشند.
8-2# از بین بردن ترس
ترس، نوآوری و ارتباط صادقانه را خفه میکند.
ایجاد فرهنگی که در آن کارمندان برای صحبت کردن و ریسک پذیری حساب شده احساس امنیت کنند، برای بهبود واقعی کیفیت ضروری است:
- با اطمینان از این که افراد از بیان ایدهها یا نگرانیهای خود نمیترسند، به آنها اجازه دهید بهترین عملکرد خود را داشته باشند.
- به همه اطلاع دهید که هدف، دستیابی به کیفیت بالا با انجام درست کارهای بیشتر است.
- کاری کنید که کارگران احساس ارزشمندی کنند و آنها را تشویق کنید که به دنبال راههای بهتری برای انجام کارها باشند.
- مطمئن شوید که رهبران شما قابل دسترس هستند و با تیمها همکاری کرده تا در جهت منافع شرکت عمل کنند.
- از ارتباطات باز و صادقانه برای از بین بردن ترس از سازمان استفاده کنید.
کارمندان نباید از اشتباه کردن یا صحبت کردن بترسند.
آنها به احتمال زیاد در ارائه ابتکارات و بهبود سازمان مشارکت خواهند کرد و راه حلهای نوآورانه ای پیشنهاد میدهند.
با از بین بردن ترس، سازمانها میتوانند نیروی کار پویاتر و متعهدتری داشته باشند.
این نیروی کار متعهد در دستیابی به اهداف مشترک و بهبود مستمر است.
9-2# رفع موانع بین بخشها
در کار روی پروژههای بین بخشی، از بین بردن موانع میتواند، به ارتباطات بهتر، فرآیندهای کارآمدتر و خروجیهای با کیفیت بالاتر بیانجامد، اصولی که از همکاری بین بخشی پشتیبانی میکنند:
- مفهوم مشتری داخلی را ایجاد کنید.
- یک چشم انداز مشترک بسازید.
- از کار تیمی بین بخشی برای ایجاد تفاهم و کاهش روابط خصمانه استفاده کنید.
- به جای سازش، بر همکاری و اجماع تمرکز کنید.
بخشهای مجزا میتوانند منجر به ناکارآمدی شده و مانع از پیشرفت شوند.
کار تیمی و همکاری را در سراسر سازمان تشویق کنید.
تیمهای چند وظیفهای را برای کار روی پروژهها و حل مشکلات به صورت مشارکتی تسهیل کنید.
با از بین بردن موانع، میتوانید، مطمئن شوید که همه برای دستیابی به اهداف یکسان تلاش میکنند.
همچنین، تضمین خواهید کرد که همه افراد، اطلاعات و منابع ارزشمند را به اشتراک خواهند گذاشت.
این رویکرد مشارکتی، حس وحدت و هدف مشترک را تقویت میکند.
این امر میتواند به تصمیم گیری بهتر و ارائه راه حلهای نوآورانهتر ختم شود.
وقتی بخشها به صورت یکپارچه با هم کار میکنند، سازمان چابکتر و مؤثرتر میشود.
10-2# حذف شعارها و نصیحتها
دمینگ استدلال کرد که شعارهای بدون پشتوانه واقعی میتوانند، تضعیف کننده روحیه باشند.
در عوض، بر فراهم کردن ابزار و منابع لازم برای کارمندان برای انجام بهترین کارشان تمرکز کنید:
- بگذارید مردم دقیقاً بدانند که چه میخواهید، آنها را مجبور به حدس زدن نکنید.
- نگذارید کلمات و عبارات زیبا جای رهبری مؤثر را بگیرند. انتظارات خود را مشخص کرده و سپس رو در رو از افراد به خاطر انجام کار خوب تقدیر کنید.
شعارها اغلب بر نتایج تأکید میکنند، بدون این که به فرآیندهای اساسی که نیاز به بهبود دارند، بپردازند.
به جای تعیین اهداف دلخواه، بر ایجاد سیستمها و فرآیندهایی تمرکز کنید که کارمندان را قادر میسازد تا بهترین عملکرد خود را داشته باشند.
راهنمایی، آموزش و منابع لازم را برای کمک به کارکنان در دستیابی به اهداف فراهم کنید. با بهبود محیط کار و فرآیندها، میتوانید به نتایج بهتری دست یابید.
میتوانید این کار را بدون تکیه بر شعارهای انگیزشی یا اهداف غیرواقعی انجام دهید.
این رویکرد به نیروی کار متعهدتر و پربازدهتر کمک میکند.
11-2# حذف سهمیههای عددی
سهمیه بندی خودسرانه میتواند به کیفیت پایین و تضعیف روحیه نیروی کار منجر شود.
کارمندان ممکن است برای رسیدن به اهداف، از زیر کارها شانه خالی کنند یا رفتارهای غیراخلاقی از خود نشان دهند.
در عوض، بر بهبود فرآیندها و ارائه پشتیبانی لازم برای دستیابی به نتایج با کیفیت بالا تمرکز کنید:
- به نحوه انجام فرآیند نگاه کنید، نه فقط اهداف عددی. اهداف تولید، منجر به خروجی بالا و کیفیت پایین خواهند شد.
- پشتیبانی و منابع لازم را فراهم کنید تا سطح تولید و کیفیت آن بالا و قابل دستیابی باشد.
- به جای افراد پشت صحنه، فرآیند را اندازه گیری کنید.
از معیارهای عملکرد برای شناسایی حوزههای نیازمند بهبود استفاده کنید؛ اما آنها را تنها محور تمرکز خود قرار ندهید.
با اولویت بندی کیفیت و بهبود مستمر، میتوانید به نتایج پایدار دست یابید و محیط کار مثبت تری ایجاد کنید.
12-2# از بین بردن موانع در راستای احترام به مهارت کسب شده
کارمندان باید بتوانند به کار خود افتخار کنند.
این امر به معنای از بین بردن موانعی است که مانع از انجام بهترین عملکرد آنها میشود، چه تجهیزات قدیمی، آموزش ضعیف یا شیوههای مدیریتی ناکارآمد:
- بگذارید همه به کار خود افتخار کنند، بدون این که مورد ارزیابی یا مقایسه قرار گیرند.
- با کارگران یکسان رفتار کنید و آنها را مجبور به رقابت با سایر کارگران برای پاداشهای مالی یا سایر پاداشها نکنید.
با گذشت زمان، سیستم کیفیت به صورت طبیعی سطح کار همه را به سطح بالایی ارتقا خواهد داد.
محیطی ایجاد کنید که کارمندان بتوانند، مسئولیت وظایف خود را بر عهده بگیرند و احساس موفقیت کنند.
وقتی کارمندان به کار خود افتخار میکنند، انگیزه و مشارکت بیشتری دارند.
این امر به بهره وری بالاتر و کسب نتایج بهتر برای سازمان ختم میشود.
13-2# تدوین برنامه قوی برای آموزش و خودسازی
یادگیری مداوم در این محیط کسب و کار ضروری است.
آموزش مداوم میتواند نوآوری را هدایت کند و کیفیت را بهبود بخشد:
- مهارتهای فعلی کارگران را بهبود بخشید.
- افراد را تشویق کنید تا مهارتهای جدیدی را یاد بگیرند تا برای تغییرات و چالشهای آینده آماده شوند.
- مهارتهایی را ایجاد کنید تا نیروی کار شما با تغییرات سازگارتر شود و بتواند، پیشرفتها را به شکلی بهتر پیدا کرده و به آنها دست یابد.
از کارکنان در پیگیری گواهینامههای حرفه ای، شرکت در کارگاهها و شرکت در رویدادهای مرتبط با صنعت و شرکت در دورههای آنلاین حمایت کنید.
این سرمایه گذاری در رشد کارکنان، نوآوری را تقویت کرده و موفقیت سازمانی را به دنبال دارد.
فرهنگ یادگیری مداوم به کارمندان کمک میکند تا از آخرین پیشرفتها در حوزه خود مطلع باشند.
همچنین به بهبود کلی سازمان کمک میکند.
با سرمایه گذاری در رشد کارمندان خود، میتوانید، نیروی کار آگاهتر و توانمندتری بسازید.
14-2# به کارگیری همه افراد سازمان
ارتقای کیفیت، مسئولیت همه است.
این نکته بر نیاز به تعهد در سطح سازمان به تحول و بهبود مستمر تأکید دارد :
- با وادار کردن هر فرد به برداشتن گامی به سوی کیفیت، کل سازمان خود را بهبود بخشید.
- هر گام کوچک را تجزیه و تحلیل کنید و بفهمید که چگونه در تصویر بزرگتر جای میگیرد.
همه، از مدیریت ارشد گرفته تا کارکنان خط مقدم، باید در دستیابی به اهداف سازمان مشارکت داشته باشند.
فرهنگی ایجاد کنید که در آن کارکنان احساس مسئولیت در قبال مشارکت در تلاشهای مربوط به کیفیت و بهبود داشته باشند.
همکاری و ارتباط را در تمام سطوح سازمان تشویق کنید.
با مشارکت دادن همه افراد در فرآیند تحول، میتوانید دانش و مهارتهای جمعی نیروی کار خود را جمع آوری کنید.
این امر به بهبودهای معنادار و پایدار ختم خواهد شد. این رویکرد فراگیر تضمین میکند که کل سازمان با دستیابی به موفقیت بلندمدت همسو و متعهد است.
نظرتون درباره این مقاله چیه؟
ما رو راهنمایی کنید تا اون رو کامل تر کنیم و نواقصش رو رفع کنیم.
توی بخش دیدگاه ها منتظر پیشنهادهای فوق العاده شما هستیم.