نقش DCS در آینده صنعت، بسیار حیاتی و در حال تحول است.

با پیشرفت فناوری‌های IoT صنعتی (IIoT)، هوش مصنوعی و تحلیل داده‌های لحظه‌ای، DCSها در حال حرکت به‌ سمت سیستم‌های هوشمندتر، منعطف ‌تر و مبتنی بر کلود هستند.

آن‌ها نه ‌تنها کنترل و نظارت دقیق‌تری بر فرآیندهای پیچیده ارائه می‌دهند؛ بلکه با یکپارچگی بیشتر با سیستم‌های دیجیتال، نقش مهمی در اتوماسیون کارخانه‌های هوشمند، کاهش خطا، بهره ‌وری انرژی و تصمیم‌ گیری مبتنی بر داده ایفا می‌کنند.

در این مقاله به بررسی نقش DCS در آینده می‌پردازیم.

1# نقش DCS در آینده

نقش DCS در آینده

تغییر دانش از سخت ‌افزار به نرم ‌افزار، پویایی DCS را تغییر می‌دهد و آن را بسیار چابک‌تر می‌کند.

این امر فرصتی را برای معرفی اجزای plug-and-play فراهم کرده و صنعت را از راه‌ حل‌های اختصاصی که کاربران را به یک تولیدکننده واحد وابسته خواهد کرد، دور می‌کند.

با پیشرفت اینترنت و اتصال، معایب راهکارهای فعلی DCS آشکارتر شده که این موضوع باعث ایجاد تغییراتی در نحوه مدیریت اطلاعات توسط DCS و اساساً نحوه عملکرد آن شده است.

در این بخش به بررسی نقش DCS در آینده خواهیم پرداخت.

1-1# کسب ارزش بیشتر از داده‌ها

کسب ارزش بیشتر از داده‌ها از موارد نقش DCS در آینده

یکی از جمله موارد نقش DCS در آینده، نیاز به کسب ارزش بیشتر از داده‌های حسگر و تولید است که در حال حاضر عمدتاً در DCS محصور شده‌اند.

این اطلاعات باید پردازش شده و در دسترس کاربران خاص قرار گیرد.

بسیاری از این کاربران، افراد معمولی DCS نبوده؛ بلکه مهندسان جدیدتری هستند که به تعامل با فناوری‌هایی مانند تلفن‌های هوشمند و تبلت‌ها عادت و انتظار دارند از ابزارهای حرفه‌ ای مانند DCS نیز به همان روش استفاده کنند.

سیستم‌های کنترل توزیع ‌شده شامل پلتفرم‌های اتوماسیون فرآیند مشارکتی برای موارد زیر است:

  • کنترل فرآیند توزیع ‌شده
  • کنترل و نظارت الکتریکی
  • ایمنی
  • هماهنگ ‌سازی اتوماسیون ماژولار

به همین ترتیب، برخی از اطلاعات نیازی به وجود در DCS ندارند و می‌توانند به روش دیگری در دسترس قرار گیرند.

با پیشرفت فناوری‌هایی مانند بی ‌سیم، 5G و دستگاه‌های دیجیتال هوشمند مانند حسگرها و موتورها، نیاز فزاینده‌ای به DCS با زیرساخت دیجیتالی‌تر و بازتر وجود دارد.

اپراتورهای DCS می‌خواهند بتوانند با استفاده از یک روش استاندارد برای برقراری ارتباط بین دستگاه‌های متعدد در سراسر کارخانه تولیدی خود، فناوری را به صورت یکپارچه اضافه کنند.

استفاده از ارتباطات باز، امکان ادغام مقرون ‌به ‌صرفه‌تر اجزای سیستم را فراهم می‌کند؛ زیرا نرم‌ افزار را از سخت ‌افزار جدا می‌کند و به کاربران اجازه می‌دهد، سخت ‌افزار DCS را از فروشندگان مختلف خریداری کنند.

2-1# حرکت به سوی استانداردهای باز

حرکت به سوی استانداردهای باز

استانداردهای باز، نحوه ارتباط ما با تجهیزات مختلف موجود در یک کارخانه را تعریف می‌کنند.

با دیجیتالی‌تر و انعطاف‌ پذیرتر شدن استانداردها، هر صنعت باید تصمیم بگیرد که کدام استاندارد را برای سیستم کنترل می‌خواهد.

انتخاب بین OPAF یا NAMUR است که هر کدام مسیرهای مختلفی را برای دسترسی کاربران به اطلاعاتشان فراهم می‌کنند.

صنایع بزرگ در حال تلاش برای استانداردهای بازتر هستند، از جمله:

  • مواد شیمیایی و دارویی
  • پالایش نفت و گاز و پتروشیمی
  • خمیر و کاغذ
  • معدن و فلزات
  • حتی حوزه‌هایی مانند مراکز داده

نیاز به فناوری‌های پیشرفته‌تر که بهترین استفاده را از سرمایه ‌گذاری انجام دهند و تولید مورد نیاز خود را با بیشترین سرعت ممکن به دست آورند، این تلاش را هدایت می‌کند، همانگونه که تمایل به ثبات بلندمدت و کاهش TOTEX یا هزینه سرمایه به علاوه هزینه عملیاتی وجود دارد.

3-1# تغییر تقاضاها همراه با نیاز به تغییر در DCS

تغییر تقاضاها همراه با نیاز به تغییر در DCS

از جمله نقش  DCSدر آینده امکان فراهم کردن سهولت اتصال بوده تا امکان دسترسی به فناوری‌های جدید ایجاد شود.

بسیاری از فروشندگان پیشرو، نقشDCS  در آینده را بر اساس یک معماری جدید اتوماسیون فرآیند می‌بینند.

این معماری، یک هسته قوی و همیشه سبز و یک محیط توسعه ‌یافته و دیجیتالی را جدا کرده و در عین حال امکان نوآوری سریع‌تر و بهبود مستمر عملکرد را نیز فراهم می‌کند.

انتقال عملکردهای سیستم کنترل غیر اصلی به یک محیط دیجیتال جداگانه اما متصل، به سیستم‌ها اجازه می‌دهد تا با تغییر نیازها در حال حاضر و آینده، راحت ‌تر سازگار شوند.

هسته DCS و محیط‌های سیستم توسعه ‌یافته آینده، دامنه‌های مجازی و ماژولار با رابط‌های کاربری امن سایبری خواهند بود و ادغام داده‌های OT/IT را ارائه می‌دهند تا کاربران بتوانند تصمیم بگیرند که داده‌هایشان کجا قرار گیرد.

کنترل کننده فرآیند و نرم ‌افزار کاربردی به عنوان موجودیت‌های کانتینری با عملکرد خاص وجود خواهند داشت.

مستقل از سخت ‌افزار سیستم، این ماژول‌ها استقرار بسیار انعطاف ‌پذیری را ارائه می‌دهند و با:

  • کنترل ‌کننده‌های رایانه شخصی صنعتی و اختصاصی
  • دستگاه‌های لبه
  • سرورهای داخلی
  • پلتفرم‌های ابری

مورد استفاده قرار خواهند گرفت.

یک محیط چابک‌تر و ماژولارتر، پذیرش سریع‌تر پیشنهادات جدید و نوآورانه را نیز امکان ‌پذیر می‌کند.

این نوع محیط اتوماسیون گسترده ‌تر و بازتر، امکان اتصال ایمن با سایر طرح‌های اینترنت اشیای صنعتی (IIoT) را فراهم می‌کند، ضمن این که همکاری بیشتر بین افراد، سیستم‌ها و تجهیزات را تضمین می‌کند.

یکی از این ابتکارات که این روند را به سمت باز بودن هدایت می‌کند، انجمن اتوماسیون فرآیند باز (OPAF) است که از کاربرانی از طیف وسیعی از صنایع و رشته‌ها، یکپارچه ‌سازان سیستم و همچنین تولیدکنندگان پیشرو سیستم‌های اتوماسیون تشکیل شده و یک معماری مبتنی بر استاندارد، باز، امن و سازگار برای اتوماسیون فرآیند مدرن تعریف کرده است.

4-1# خودکارسازی، هماهنگ ‌سازی و استقرار

خودکارسازی، هماهنگ ‌سازی و استقرار

این موتورها و برنامه‌های کنترل ماژولار و کانتینری نیاز به هماهنگی و مدیریت خواهند داشت.

این یک چالش بزرگ برای کاربران و نقش DCS در آینده است؛ اگرچه بخش‌های فناوری اطلاعات ممکن است به چنین وظایفی عادت داشته باشند؛ اما مهندسان عملیات بر اجرای فرآیندهای خود تمرکز دارند، نه مدیریت سیستم‌هایی که آنها را کنترل می‌کنند.

بنابراین، خودکارسازی این وظایف مدیریت سیستم حیاتی است و یکپارچگی مورد انتظار کاربران امروزی را حفظ می‌کند.

یک هماهنگ ‌کننده کنترل، بسیاری از این پیچیدگی‌ها را مدیریت کرده، در حالی که همچنان کنترل کامل را تضمین می‌کند.

جنبه دیگر، اجرای پروژه است، برای اطمینان از این که کاربران DCS بازگشت سریعی از سرمایه‌ گذاری خود دریافت می‌کنند، سیستم‌های آینده، مهندسی اتوماسیون و اجرای پروژه را ساده‌تر، سریع‌تر و بدون خطاتر خواهند کرد.

جداسازی مهندسی سخت‌ افزار و نرم‌ افزار اتوماسیون، امکان انجام وظایف پروژه را به صورت موازی با تیم‌های مختلف فراهم می‌کند.

این وظایف می‌توانند، در مکان‌های مختلف و حتی در محیط‌های مهندسی ابری مجازی ‌شده برای سرعت بخشیدن به استقرار سیستم‌های جدید کار کنند.

با استفاده از فناوری‌های مجازی ‌سازی و شبیه‌ سازی که همگی در فضای ابری به عنوان یک دوقلوی دیجیتال پیاده ‌سازی شده، مهندسان می‌توانند آزمایش و راه ‌اندازی مجازی برنامه‌ها را انجام دهند.

5-1# بهینه‌ سازی افزایش حجم داده‌ها

بهینه‌ سازی افزایش حجم داده‌ها از موارد نقش DCS در آینده

داده‌ها در قلب بهینه‌ سازی در سطح فرآیند، کارخانه یا سازمان قرار دارند. با این حال، یک کارخانه به صورت متوسط کمتر از 20٪ از داده‌های تولید شده خود را استفاده می‌کند.

شرکت‌های موفق، بخش بیشتری از این داده‌ها را به بینش‌های عملی تبدیل می‌کنند تا به عملیات هوشمندانه‌تر و پایدارتری دست یابند.

DCS تبدیل‌ شده، ماژولارتر و انعطاف ‌پذیرتر، کلید این موفقیت بوده و نقش DCS در آینده را پررنگ‌تر خواهد کرد.

چالش پیش روی صاحبان نیروگاه‌ها:

  • جمع ‌آوری و ترکیب داده‌ها از منابع مختلف
  • زمینه ‌سازی آنها
  • تبدیل آنها به بینش‌های آگاهانه

و سپس اطمینان از دسترسی افراد مناسب به آنها برای تصمیم‌ گیری‌های صحیح در زمان مناسب است.

عناصر کلیدی این تجربه دیجیتال جدید، تجزیه و تحلیل مبتنی بر هوش مصنوعی و نرم‌ افزار لبه‌ای برای تجزیه و تحلیل داده‌های عملیاتی در نقطه تولید خواهد بود.

این راهکار انعطاف ‌پذیر و لبه‌ محور به پیش ‌بینی مشکلات و تجویز اقدامات برای عملیات بهتر دارایی‌ها و تنظیم فرآیندهای تولید کمک خواهد کرد.

این را هم ببینید
مسیر شغلی DCS شامل چه مراحلی است؟

6-1# هوش مصنوعی و انسان‌ها، ترکیبی قدرتمند

هوش مصنوعی و انسان‌ها، ترکیبی قدرتمند

نقش اصلی سیستم‌های اتوماسیون امروزی، اجرای حلقه‌های کنترل کلاسیک حسگری، تجزیه و تحلیل و عمل است.

آن‌ها فرآیندهای سطح پایین را قادر می‌سازند تا بدون دخالت انسان در شرایط عادی اجرا شوند.

هنگامی که شرایط استثنایی یا غیرمعمول رخ می‌دهد، اپراتورهای انسانی می‌توانند برای تصمیم‌ گیری‌های لازم و انجام هر کار پیچیده که این تصمیمات نیاز دارند، وارد عمل شوند.

نقش DCS در آینده، استفاده از عملیات خودکار و هوش مصنوعی صنعتی خواهد بود و سطح دیگری از هوش را با یک حلقه بیرونی که شرایط و نتایج بالقوه را در نظر می‌گیرد، اضافه خواهند کرد.

این امر ابتدا برای پشتیبانی از مکان‌های دورافتاده یا صعب ‌العبور، مانند توربین‌های بادی فراساحلی، سکوهای نفتی یا عملیات معدن ‌کاری، اعمال شده و توسط تیم‌هایی از اپراتورهای از راه دور نظارت خواهد شد.

این نوع سیستم‌های تقویت ‌شده با هوش مصنوعی به اپراتورهای انسانی کمک می‌کنند تا تصمیمات بهتری بگیرند و به آنها اجازه می‌دهد از توانایی‌های شناختی خود برای تصمیم‌ گیری بهتر و به موقع‌تر استفاده کنند.

همچنین این امر پرسنل متخصص را از انجام وظایف تکراری و پیش پا افتاده رها می‌کند و به آنها اجازه می‌دهد تا بر فعالیت‌های با ارزش بالاتر تمرکز کنند.

در کوتاه ‌مدت، انسان‌ها و سیستم‌های خودکار با هم همکاری کرده و انسان‌ها تصمیم نهایی را خواهند گرفت.

7-1# سیستم‌های اتوماسیون با واگذاری وظایف بیشتر به سیستم

سیستم‌های اتوماسیون با واگذاری وظایف بیشتر به سیستم

نقش DCS در آینده به شکلی است که به کسانی که مسئول مدیریت روزانه همه جنبه‌های زیرساخت سیستم کنترل هستند، کمک خواهد کرد.

ویژگی‌ها و توانایی‌هایی مانند شبکه‌های خودپیکربندی و نصب ماژول‌های تجهیزات جدید به صورت plug-and-product، پیچیدگی مدیریت سیستم‌های یکپارچه کارخانه‌های امروزی را از بین خواهد برد.

در مجموع، کاربران DCS در آینده می‌توانند به کاهش هزینه مالکیت، سیستم‌های امن‌تر و قابل اعتمادتر و بهبود سودآوری امیدوار باشند.

8-1# دیجیتال به معنای انعطاف ‌پذیر

دیجیتال به معنای انعطاف ‌پذیر

یکی از چالش‌های عمده در بهبود DCS مبتنی بر معماری‌های موجود، ارتقای آنها بدون ایجاد اختلال عمده در عملیات است.

DCS اغلب یک سیستم حیاتی برای کاربران صنعتی و همچنین یک سرمایه ‌گذاری سنگین هستند و جایگزینی آنها هر بار که یک فناوری جدید از راه می‌رسد، حتی فناوری‌ای که می‌تواند تأثیر عمیقی بر کسب ‌و کار کاربر داشته باشد، به سادگی عملی یا مقرون به صرفه نیست.

نقش DCS در آینده به شکلی است که با دیجیتالی ‌تر، انعطاف ‌پذیرتر و بازتر بودن، این چالش را حل خواهند کرد.

هدف، ایجاد یک معماری ماژولارتر است که به کاربران امکان بهبود DCS را بدون ایجاد اختلال در فرآیند می‌دهد و به شکل مؤثری عملکردهای اصلی DCS را از عملکردهایی که از نظر زمان یا فرآیند کمتر حیاتی هستند، جدا می‌کند.

به جای یک رویکرد از بالا به پایین، خود کاربران این تکامل را هدایت و با صنعت و نهادهای استاندارد همکاری کرده تا نیازهای خود را تعریف کنند و معماری‌های جدیدی را توسعه دهند که به DCS کمک می‌کند، انعطاف ‌پذیرتر و سازگارتر شود.

9-1# استقرار سریع‌تر

استقرار سریع‌تر از موارد نقش DCS در آینده

باز بودن، قابلیت همکاری و انعطاف‌ پذیری حتی قبل از راه ‌اندازی DCS می‌توانند، مفید باشند.

کاربران DCS برای دستیابی به اهداف تجاری خود، باید راه‌ حل‌های جدید DCS را سریع‌تر از همیشه به صورت آنلاین دریافت کرده، در حالی که از منابع کمتری نیز استفاده می‌کنند.

جداسازی سخت‌ افزار اتوماسیون و مهندسی نرم ‌افزار در مرحله راه‌ اندازی، یکی از راه‌های دستیابی به این هدف است.

استقرار سریع ‌تر یک DCS می‌تواند از اتخاذ رویکرد ماژولارترِ مورد حمایت مفهوم اتوماسیون ماژولار حاصل شود.

هدف این رویکرد، فاصله گرفتن از روش موجود طراحی و ساخت سیستم‌های اتوماسیون یکپارچه به عنوان پروژه‌های بزرگ است.

در عوض، روش ماژولار مبتنی بر ماژول‌های انعطاف ‌پذیرتری است که می‌توانند به راحتی با هم ترکیب شوند.

ماژول‌های نرم‌ افزاری اتوماسیون از پیش ساخته و آزمایش شده، با تمام عناصر مورد نیاز برای ارتباط با سایر ماژول‌ها و کل سیستم، می‌توانند در زمان استقرار نیز صرفه‌ جویی کنند، در حالی که بسیاری از وظایف مرتبط با اجرای پروژه در سطح پایین‌تر نیز برای اتوماسیون مناسب هستند.

راهکارهای DCS آینده می‌توانند چنین وظایف پیش پاافتاده‌ای را حذف کرده و به مهندسان و تکنسین‌ها کمک کرده تا از مهارت‌های خود به شکل مؤثرتری برای حل مشکلات استفاده و به شرکت‌ها کمک کنند تا از کارکنان مهندسی خود بهره بیشتری ببرند.

10-1# مواجهه با چالش نیروی کار

مواجهه با چالش نیروی کار

اگرچه فرآیندهای سطح پایین در حال حاضر تا حد زیادی توسط اتوماسیون اداره می‌شوند؛ اما تصمیم‌ گیری در سطوح بالاتر هنوز عمدتاً در انحصار انسان‌ها است.

با استفاده گسترده ‌تر از تکنیک‌های یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی، این تصمیمات پیچیده می‌توانند به شکل فزاینده ‌ای توسط ماشین‌ها گرفته شوند.

از جمله نقش  DCSدر آینده الگوریتم‌های هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی است که علاوه بر فعال کردن اتوماسیون یا نگهداری پیش ‌بینی‌ شده، از مهندسان در این زمینه نیز پشتیبانی خواهند کرد.

با استفاده از دستگاه‌های تلفن همراه، تکنسین‌ها می‌توانند با دسترسی به داده‌های سیستم‌های کنترل که شرایط فرآیند را در زمان واقعی نشان می‌دهند، مشکلات را تشخیص داده و حل کنند.

می‌توان از ابزارهای واقعیت افزوده (AR) استفاده کرد که کمک می‌کند تا تعمیرات را با کمک متخصصان انجام دهند یا به راهنماها و کتابچه‌های راهنمای مجازی دسترسی پیدا کنند.

آنها می‌توانند نماهایی از تجهیزات یا موقعیت‌ها را با همکاران خود به اشتراک بگذارند و تصاویر دیجیتالی را روی نماهای واقعی تجهیزات قرار دهند.

11-1# سیستم کنترل جریان هوشمند (DCS)

سیستم کنترل جریان هوشمند (DCS)

یکی از محرک‌های اصلی نوآوری در سیستم‌های کنترل جریان مستقیم، تلفیق فناوری‌های هوشمند مانند موارد زیر است:

  • هوش مصنوعی
  • یادگیری ماشین
  • کلان‌ داده
  • محاسبات ابری
  • اینترنت اشیا

این فناوری‌ها می‌توانند با فعال کردن موارد زیر قابلیت‌های DCS را افزایش دهند:

  • تصمیم‌ گیری مبتنی بر داده
  • نگهداری پیش ‌بینی ‌کننده
  • بهینه‌ سازی در زمان واقعی
  • نظارت از راه دور
  • کنترل تطبیقی

سیستم‌های کنترل جریان مستقیم هوشمند (Smart DCS) همچنین می‌توانند از مزایای دوقلوهای دیجیتال (digital twins) که کپی‌های مجازی از دارایی‌های فیزیکی هستند و سناریوها و نتایج مختلف را شبیه ‌سازی و آزمایش می‌کنند، بهره ببرند.

سیستم‌های کنترل جریان مستقیم هوشمند عملکرد، انعطاف ‌پذیری و تاب ‌آوری سیستم‌های صنعتی را در مواجهه با تغییر تقاضاهای بازار، شرایط محیطی و چالش‌های عملیاتی بهبود می‌بخشند.

12-1# DCS سبز

DCS سبز از موارد نقش DCS در آینده

یکی دیگر از روندهای مهم در توسعه و نقش  DCSدر آینده، تمرکز بر پایداری زیست‌ محیطی و بهره‌ وری انرژی است.

سیستم‌های DCS با بهینه ‌سازی استفاده از سوخت، آب، برق و مواد، به کاهش ردپای کربن و مصرف منابع در فرآیندهای صنعتی کمک می‌کنند.

سیستم‌های DCS از ادغام منابع انرژی تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی، بادی و آبی در شبکه برق و همچنین اجرای فناوری‌های جذب و ذخیره کربن که انتشار گازهای گلخانه ‌ای از نیروگاه‌های مبتنی بر سوخت فسیلی را جذب و ذخیره کرده، پشتیبانی می‌کنند.

همچنین سیستم‌های DCS سبز گذار به مدل‌های اقتصاد چرخشی را امکان ‌پذیر کرده که هدف آنها به حداقل رساندن ضایعات و به حداکثر رساندن ارزش منابع با استفاده مجدد، بازیافت و بازسازی مواد و محصولات است.

13-1# سامانه کنترل جریان سیار (DCS)

سامانه کنترل جریان سیار (DCS)

از جمله موراد نقش DCS در آینده می‌توان به استفاده از دستگاه‌ها و پلتفرم‌های تلفن همراه برای دسترسی و کنترل سیستم‌های DCS اشاره کرد.

DCS موبایل:

  • انعطاف‌ پذیری، راحتی و تحرک بیشتری را در مدیریت و نظارت بر فرآیندهای صنعتی برای اپراتورها و مدیران فراهم می‌کند.
  • همکاری، ارتباط و هماهنگی بین ذینفعان و تیم‌های مختلف درگیر در عملیات DCS را تسهیل می‌کند.
  • از مزایای فناوری‌های واقعیت افزوده و واقعیت مجازی بهره ببرد که می‌تواند تجسم، تعامل و آموزش سیستم‌های DCS را افزایش دهد.
  • تجربه کاربری، بهره ‌وری و ایمنی عملیات DCS را بهبود می‌بخشد.

14-1# DCS ماژولار

DCS ماژولار از موارد نقش DCS در آینده

استفاده از طراحی و معماری ماژولار برای ایجاد سیستم‌های DCS مقیاس‌ پذیرتر، سازگارتر و قابل تنظیم‌تر از جمله نقش DCS در آینده است.

DCS ماژولار می‌تواند:

  • امکان اضافه کردن، حذف یا جایگزینی اجزا و زیرسیستم‌ها را در شبکه DCS بدون تأثیر بر عملکرد و کارایی کلی سیستم فراهم کند.
  • ادغام انواع مختلف دستگاه‌ها و فناوری‌ها، مانند حسگرها، محرک‌ها، کنترل ‌کننده‌ها و همچنین پروتکل‌های ارتباطی را در شبکه DCS امکان‌ پذیر کند.
  • از توسعه راه ‌حل‌های plug-and-play پشتیبانی کند که می‌تواند، نصب، پیکربندی و نگهداری سیستم‌های DCS را ساده کند.
  • انعطاف ‌پذیری، کارایی و قابلیت اطمینان سیستم‌های DCS را افزایش دهد.
این را هم ببینید
تفاوت DCS و SCADA در چه مواردی است؟

15-1# سیستم‌های کنترل جریان ترکیبی (DCS)

سیستم‌های کنترل جریان ترکیبی (DCS)

استفاده از سیستم‌های ترکیبی از دیگر موارد نقش DCS در آینده است که ویژگی‌ها و عملکردهای DCS را با انواع دیگر فناوری‌های اتوماسیون، مانند کنترل ‌کننده منطقی قابل برنامه ‌ریزی (PLC)، کنترل نظارتی و اکتساب داده‌ها (SCADA) و سیستم اجرای تولید (MES) ترکیب می‌کنند.

DCS ترکیبی می‌تواند:

  • راه‌ حل‌های جامع‌تر و یکپارچه‌تری را برای محیط‌های صنعتی پیچیده و پویا که به کنترل متمرکز، غیرمتمرکز و فرآیندهای پیوسته و گسسته نیاز دارند، ارائه دهد.
  • با فعال کردن تبادل داده‌ها، تجزیه و تحلیل و بهینه‌ سازی در لایه‌ها و دامنه‌های مختلف، شکاف بین سطوح عملیاتی و تجاری سیستم‌های صنعتی را پر کند.
  • تطبیق‌ پذیری، قابلیت همکاری و هوش سیستم‌های صنعتی را افزایش دهد.

16-1# هوش مصنوعی (AI)

هوش مصنوعی (AI)

هوش مصنوعی به عنوان نیروی اساسی که سیستم‌های تصمیم‌ گیری DCS را بهبود می‌بخشد، عمل می‌کند.

DCS الگوریتم‌های هوش مصنوعی را برای تجزیه و تحلیل حسگرهای عظیم و جریان‌های داده پردازش در طول عملیات بلادرنگ پیاده ‌سازی می‌کند.

بهینه‌ سازی فرآیند از طریق استفاده از ارزیابی عملکرد بهتر که توصیه‌های عملی برای استراتژی‌های بهبود نیز ارائه می‌دهد، بهتر خواهد شد.

از طریق فناوری‌های هوش مصنوعی، سیستم‌های تشخیص خطا قابلیت‌های بهبود یافته‌ای را برای پیش‌ بینی خرابی تجهیزات به دست می‌آورند، بنابراین به برنامه ‌ریزی فعالیت‌های تعمیر و نگهداری برای به حداقل رساندن وقفه‌های عملیاتی کمک می‌کنند.

بلوغ روزافزون سیستم‌های هوش مصنوعی، ادغام آن را در برنامه‌های DCS افزایش می‌دهد تا گزینه‌های خود-عملگر بهینه‌ شده با داده‌ها را ارائه دهد، در حالی که اشتباهات انسانی را به حداقل می‌رساند و عملکرد سیستم را بهینه می‌کند.

17-1# دوقلوهای دیجیتال

دوقلوهای دیجیتال

شبیه ‌سازی بلادرنگ همراه با آزمایش در داخل کپی‌های مجازی معروف به دوقلوهای دیجیتال که سیستم‌های فیزیکی را کپی می‌کنند، انجام می‌شود.

پیاده ‌سازی دوقلوهای دیجیتال در DCS فضایی مجازی برای انجام شبیه ‌سازی و مدل‌ سازی بدون تأثیر بر عملیات فعلی فراهم می‌کند.

از طریق این فناوری، اپراتورها با آزمایش تغییرات و نظارت بر نتایج پیش ‌بینی‌ شده قبل از اجرای واقعی در حوزه فیزیکی، به بهینه‌ سازی فرآیند بهتری دست می‌یابند.

از طریق دوقلوهای دیجیتال، کشورها ضمن کاهش خطرات عملیاتی و دستیابی به بهره‌ وری عملیاتی افزایش‌ یافته، به طراحی‌های سیستم بهتری دست خواهند یافت.

فناوری مدرن، توسعه DCS را به سمت سیستم‌های نسل بعدی هدایت می‌کند که به سازمان‌های صنعتی چابکی بهتر همراه با پاسخگویی بهبود یافته و تعالی عملیاتی در چالش‌های عملیاتی رو به رشد ارائه می‌دهد.

درباره نویسنده : فریبا صالح

فریبا صالح
فریبا صالح هستم، کارشناسی ارشد اقتصاد محض از دانشگاه اصفهان و علاقه‌مند به تولید محتوا در حوزه های مختلف.

نظرتون درباره این مقاله چیه؟
ما رو راهنمایی کنید تا اون رو کامل تر کنیم و نواقصش رو رفع کنیم.
توی بخش دیدگاه ها منتظر پیشنهادهای فوق العاده شما هستیم.

ارسال دیدگاه